5 - تقريرى ديگر
كه مفاد آن چنين است: واضح است كه حقيقت اشيا به مظهريت آنها براى اسماى حسناى الهى است و همه اسماى حسناى حق، مظهر مى طلبند و از اسماى حسناى او از طرفى مميت و مفنى و معيد و قاهر مى باشند و از طرف ديگر، محيى و مبقى و مبدى و حافظ و اين اسما نيز هر يك همواره مظهر مى طلبند، از اين روفنا و بقاى عالم و خلق مجدد آن به آن و لحظه به لحظه جهان مقتضاى آن اسامى قسم اول و حاصل ضرورت طلب آنها براى اظهار (داشتن مظهر) مى باشد. توجه به نكته ذيل به تشريح لت خلق جديد و تجدد امثال مدد مى رساند، ديديم كه فيض اقدس، كمون و نهان نفس رحمانى و فيض مقدس ظهور آن مى باشد (ظرف تنفيس كرب) كه اين فيض مقدس در تنفيس اول كه به اصطلاح «دم » گفته مى شود سير نزولى داشته و موجب انبساط مى شود و بر اثر اين انبساط، اعيان وماهيات ظاهر مى شوند و همين فيض در تنفيس دوم (بازدم) كه شروع قوس صعود با آن ست به ذات برگشته و بازگشت آن فيض موجودات در همين قوس صعود و فناى آنها حاصل مى شود. تفاوت اين دو جريان در عالم آفرينش(تنفيس به نحو دم و بازدم) يكى از مصححات خلق جديد و تجدد امثال مى باشد;يعنى هر لحظه، فيض و وجود در قوس نزول ارسال مى شود (به جهت اسم هوالباعث) و با طى قوس صعود به مخزن الهى بر گردانده مى شود (به جهت اسم هو الوارث).
صورت از بى صورتى آمد برون
پس ترا هر لحظه مرگ و رجعتى است
مصطفى فرمود دنيا ساعتى است
باز شد كانا اليه راجعون
مصطفى فرمود دنيا ساعتى است
مصطفى فرمود دنيا ساعتى است