6. صادر اول (اولين مظهر) - تجلی و ظهور در عرفان نظری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلی و ظهور در عرفان نظری - نسخه متنی

سعید رحیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

6. صادر اول (اولين مظهر)

قبل از ورود به مبحث صادر اول، لازم به ذكر است كه اين بحث، بحثى لفظى و مربوط به اصطلاحات نيست، چه اين كه در كلمات عرفا و حكما نيز تعابيرمختلفى در اين مورد ديده مى شود، چنان كه ابن عربى در جايى صادر اول را هم «حقيقت محمديه » و «هباء» و «نفس رحمانى » دانسته و هم آن را «قلم اعلى » و «عقل اول » ناميده است. (52)

همچنين مرحوم ملاصدرا در جايى صادر اول را «عقل » دانسته و در جايى ديگر «وجود منبسط »، گر چه شارحان اسفار اين مساله را ناشى از كيفيت بيان صدر المتالهين مى دانند، چرا كه ايشان در ابتدا به حسب فهم متعارف فلسفه مشائى بحث مى نمايد، سپس در اواخر بحث انتقادها را مطرح نموده وموضعگيرى نهايى خود را بطور اشاره اى گذرا مطرح مى كند و برخى ديگر نيز اين موضع را به استناد عبارت خود ملاصدرا جمعى بين كلمات عرفا و حكما مى دانند،بدين طريق كه عقل اول، اجمال وجود منبسط، و وجود منبسط، تفصيل عقل اول است (53) (توضيح بيشتر در اين زمنيه خواهد آمد). به هر حال آنچه در اين فصل مدنظر است آن است كه با صرف نظر از تجلى اول و نيز تعين اول و ثانى كه درصقع حق تعالى واقعند و حاصل تجلى ذاتى و اسمايى حقند، اولين مخلوق، مظهر،صادر يا «تجلى فعلى » حق تعالى چيست؟ حكما صادر اول را «عقل » دانسته اندچرا كه نسبت به ديگر ممكنات از جمله نفس و عالم مثال و طبيعت از بساطت،تجرد و فعليت بيشترى در كمالات بهره مند است و از اين رو از ساير موجودات به اوصاف حق تعالى وبساطت ولانهايى او نزديكتر است، زيرا عقل موجودى است كه نه مادى است و نه به ماده تعلق دارد و طبعا فعل خود را بى مشاركت ماده انجام مى دهد و مقيد و منحصر به زمان و مكان خاص نيست و بدين جهت اشرف ممكنات است و از درجه وجودى بيشترى نسبت به سايرين برخوردار مى باشد وبه همين دليل، ساير ممكنات كه به يكى از قيود مذكور مقيدند، شايستگى صدوربلاواسطه از حق تعالى را ندارند، دليل ايشان از نوعى سبر و تقسيم بين مراتب وجودى تشكيل شده است. (54)

اما عرفا صادر اول را «وجود منبسط عام » مى دانند كه عقل اول و ساير عقول،تعدادى از تعينات آن مى باشند، ايشان به دلايلى كه خواهد آمد عقل اول را به جهت آميختگى آن با نوعى از ماهيت و محدوديت، شايسته مظهر و صادر اول بودن نمى دانند.

/ 121