7. تفاوت تجليات به حسب فاعل و قابل - تجلی و ظهور در عرفان نظری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلی و ظهور در عرفان نظری - نسخه متنی

سعید رحیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

7. تفاوت تجليات به حسب فاعل و قابل

قاعده اى ديگر كه در ارتباط با قاعده تشكيك در ظهور و مظاهر مى باشد و ازطرفى نيز مساله مهم تناظر تجلى و استعداد را تبيين مى نمايد ، و از جانب ديگر نيزبه مساله مرآتيت طرفينى و نيز مبحث استعدادات اشيا مربوط است ، قاعده «تفاوت تجليات به حسب فاعل و قابل » مى باشد و مفاد آن اين است كه :

ممكن است فيضى از طرف حق تعالى تجلى كند و براى استعدادهاى گوناگون و ظروف متفاوت، تجليات مختلفى داشته باشد و اين مساله به دو وجه توجيه مى شود:

الف) از ناحيه شهود وحدت در كثرت; ب) از لحاظ شهود كثرت در وحدت.

قبلا ديديم كه بين حق تعالى و عالم، مرآتيت طرفينى حاكم است و گاه خداوند، آيينه عالم است و طبعا هر كس صورت خود را در آن آيينه به نحوى خاص مى بيند و گاه عالم آينه، حق است به نحوى كه او در آينه عالم، ظهور نموده و هر مرآتى به حسب ظرفيت و استعداد خود آن را باز مى تاباند، در اين حالت گرچه تجلى حق يكى است، اما با انعكاس در آينه هاى گوناگون، تجلى نيز گوناگون مى شود، در اينجاست كه مساله تجلى و استعداد مطرح مى شود. از نظر عرفا اين دوامر با يكديگر ارتباط دارند، بدين معنا كه از طرفى اين استعدادهاى مختلف موجودات و افراد است كه بهره و سهم آنها را از تجلى معين نموده و فيض مقدس را نيز متعين مى سازد و از طرف ديگر، تجلى حق در مرتبه فيض اقدس خود باعث بروز اصل استعداد (استعداد غير مجعول) در عالم اعيان ثابته شده و نيز تجلى حق در مرتبه فيض مقدس، مايه تفاوت استعدادهاى گوناگون در مظاهر خارجى گرديده است; (57) بنابر اين همان طور كه تجلى حق يكى است، اما با تابش در مرايا ومظاهر گوناگون ، متفاوت شده و به نحو مقيد در مى آيد، همين طور نيز عالم وقتى در آينه اسماى حق منعكس مى شود، على رغم وحدت آينه، به نحو گوناگون رؤيت مى شود.

از فروع مهمى كه ابن عربى در ادامه اين مطلب استنتاج مى كند اين است كه (58) امكان دارد يك شى ء و مظهر واحد، براى افراد به صورتهاى مختلف و آثارمتفاوت ظاهر شود، چنان كه آتش براى حضرت ابراهيم عليه السلام واقعا سوزان نبود،چرا كه واقعيت يك فيض و تجلى در نزد مدرك وقابل آن معين مى گردد و به حسب استعداد او.

/ 121