اثبات توحيد افعالى - تجلی و ظهور در عرفان نظری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلی و ظهور در عرفان نظری - نسخه متنی

سعید رحیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اثبات توحيد افعالى

تو ز قرآن باز خوان تفسير بيت گفت ايزد مارميت اذ رميت گر بپرانم تير آن نى ز ماست ماكمان و تير اندازش خداست اين نه جبر اين معنى جبارى است ذكر جبارى براى زارى است «مولانا»

«فبطل الشريك فى وجود العالم و ثبت الفعل الواحد و انه لوجوده ظهرت الموجودات عن الموجودات فتبين لك ان افعال العباد و ان ظهرت منهم، انه لولا الله ما ظهر لهم فعل اصلا» (21)

«ابن عربى »

گرچه مستند عرفا در اقوال خود، غالبا مشاهدات آنها و در خصوص توحيدافعالى، شهود جلوه واحد حضرت احديت و فيض واحد منبسط اوست كه در همه صورو قالبها، مؤثر حقيقى است. و نيز رؤيت اين حقيقت كه «لامؤثر فى الوجود الاالله » (و اين كه فعل جز از فاعل واحد مطلق نمى باشد)، وانگهى شواهد و مويدات نقلى فراوان از آيات و روايات براين معنا آورده اند كه شمه اى از آن ذكر شد، امابه هر حال وجوه عقلى نيز بر اين مطلب اقامه نموده اند، از جمله اينكه: از آنجا كه عالم ممكنات جز تجلى حق تعالى كه تجلى واحد و وجه الله نمى باشد، پس طبعااستقلالى نيز در تاثير نخواهند داشت و همان طور كه وجود آنها به عين وجودفيض حق تعالى موجود است، هكذا تاثير و افعال آنها نيز همين حكم را دارد و درواقع، آنچه افعال آنها ناميده مى شود مظاهر فاعليت حق و اسماى او در قلمروفيض گسترده خويش است، پس چون ايجاد و تاثير، فرع بر وجود است وممكنات، وجودى حقيقى ندارند، پس تاثير حقيقى نيز نخواهند داشت. (22)

نكته مهم در مورد نحوه انتساب افعال به فواعل مختلف و نيز نحوه انتساب آنها به حق تعالى و اسماى حسناى او مى باشد، چرا كه عرفا گاه قاعده «الاسباب معدات لامؤثرات » را مطرح مى نمايند و گاه با توحيد افعالى، هرگونه تاثير را اعم ازاعطاى ايجاد يا ركت يا امداد و اعداد را نفى مى نمايند و از اين مهمتر گاه مساله «رفع الاسباب » را به عنوان امرى ضرورى و مشهود مطرح مى نمايند و گاه «اثبات الاسباب » را با پافشارى بر اين نكته كه: «رفع ما وضعه الله » نشانه جهل است طرح مى كنند، براى حل اين معضل، مبحث تجلى و ظهور نقش گرهگشايى دارد، به هرحال بحث را مى بايد حول دو عنوان متمركز نمود:

1. نحوه مدخليت غير حق تعالى در تاثير;

2. مساله رفع و وضع اسباب.

/ 121