ب: بحث پيرامون «ضدّ»
مرحوم آخوند و مرحوم نائينى تصريح كرده اند كه كلمه «ضدّ» در عنوان محلّ نزاع هم شامل ضدّ عام مىشود و هم شامل ضدّ خاصّ. ضدّ عام در اين جا به معناى نقيض است، يعنى اگر مأموربه، فعل باشد، ضدّ عام آن عبارت از ترك است كه نقيض فعل مىباشد واگر مأموربه، ترك باشد ضدّ عامش عبارت ازفعل است كه نقيض ترك مىباشد.امّا ضدّ خاص عبارت از اين است كه چيزى با مأموربه در اصل وجودى بودن مشابه و مشتركند ولى قابل اجتماع در زمان واحد نيستند، لذا در منطق مىگويند: «المتضادّان أمران وجوديان لايجتمعان».(2) مثال صلاة و ازاله از همين قبيل است. ازاله نسبت به صلاة به عنوان واجب اهمّ به حساب مىآيد به همين جهت بر صلاة تقدّم دارد.(3)1 ـ آن هم در صورتى كه ملازمه را قبول كنيم.2 ـ المنطق للمظفّر (رحمه الله)، ج1، ص523 ـ تقدّم ازاله بر صلاة، به جهت فورى بودن ازاله است.البته اين در جايى است كه نماز، از نظر وقت وسعت داشته باشد والاّ اگر وقت نماز تنگ باشد، صلاة تقدّم دارد، چون صلاة در هيچ حالى ترك نمى شود. و در اين مورد، تأخير ازاله مانعى ندارد.