1 ـ شرط شرعى
اگر كسى بگويد: اين شرط، شرعى است.مى گوييم:اوّلا: شرايط شرعى را بايد شارع بيان كند و ما چنين شرطى در شريعت نمى يابيم. در كجاى كتاب و سنت گفته شده است: «أقم الصلاة إن عصيت الأمر بالإزالة» يا «إن عزمت على عصيان الأمر بالإزالة»؟ثانياً: اين شرط در ما نحن فيه خصوصيتى دارد كه نمى تواند به عنوان شرط شرعى باشد، يعنى چنين چيزى ثبوتاً ممتنع است.توضيح اين مطلب متوقف بر بيان سه مقدّمه است كه هرچند دو مقدّمه آن از مباحث اصولى آينده ماست ولى در اين جا ناچاريم اشاره اى به آنها داشته باشيم:1 ـ شرط شرعى مانند استطاعت نسبت به وجوب حجّ و زوال شمس نسبت به وجوب صلاة ظهر و عصر. و شرط عقلى مانند قدرت كه ـ بنابر معروف ـ شرط عقلى براى تكليف است. اگرچه ما بعداً حساب ديگرى براى قدرت باز مىكنيم.