بررسى نظريه اوّل:
در كلام اينان دو احتمال وجود دارد:احتمال اوّل: در اين گونه موارد، بيش از يك دستور از ناحيه مولا وجود ندارد و اين يك دستور به دو صورت مىتواند تحقّق پيدا كند. مىتواند به صورت (أقيموا الصلاة)باشد و مىتواند به صورت «لاتتركوا فعل الصلاة» باشد. و اين گونه نيست كه در اين جا دو دستور وجود داشته باشد كه يكى متعلّق به فعل صلاة و ديگرى متعلّق به ترك صلاة باشد.احتمال دوّم: در اين گونه موارد، دو حكم وجود دارد. يك تكليف وجوبى كه متعلّق به فعل صلاة شده و يك تكليف تحريمى كه متعلّق به ترك صلاة شده است.آيا قائلين به عينيت كدام يك از اين دو احتمال را پذيرفته اند؟دركلام قائلين به عينيت، قرينه اى بر احتمال اوّل و قرينه اى بر احتمال دوّم وجود دارد.قرينه احتمال اوّل: عبارت از اين است كه ما نحن فيه را به مترادفين تشبيه كردند و در مورد مترادفين، تعدّد و تغاير مطرح نيست. انسان و بشر دو چيز نيستند. اين تشبيه قرينه بر اين است كه مىخواهند بگويند در اين جا يك حكم وجود دارد.قرينه احتمال دوّم: عبارت از اين است كه اينان بين ضدّ عام و ضدّ خاص فرقى قائل نشدند و اين قرينه بر تعدّد حكم است. چون ترديدى نيست كه در مسأله ضدّ خاص، دو حكم وجود دارد. كسى كه قائل است «امر به ازاله مقتضى نهى از صلاة1 ـ رجوع شود به: الفصول الغرويّة في الاُصول الفقهيّة، ص101