كلام مرحوم محقّق اصفهانى - اصول فقه شیعه (1) جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصول فقه شیعه (1) - جلد 5

ملکی اصفهانی، محمود؛ ملکی اصفهانی، سعید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 43

امّا فلاسفه به دو علّت اين تعبير را مطرح كرده اند:

اوّلا: آنان در فلسفه ثابت كرده اند كه «العدم ليس بشيء». در اين صورت چگونه مىتواند مؤثر در ناحيه علت و متأثر در ناحيه معلول باشد؟ لذا چون در فلسفه اين مسأله را روشن كرده اند، اطمينان دارند كه اين گونه تعبيرات، اغراء به جهل نيست و نمى تواند مسائل بديهى آنان را خدشه دار كند. والاّ واضح است كه نمى توان از طرفى قائل به اصالة الوجود شد و از طرفى «عدم العلة علّة لعدم المعلول» را مطرح كرد و علت را هم به معناى واقعى تأثير و تأثير در نظر گرفت.

ثانياً: اين عبارت، تأكيد عبارت اوّل است. فلاسفه مىخواهند بگويند: «وجود علّت، آن قدر ارتباط با معلول دارد كه اگر علّت نباشد، معلول هم نيست». نه اين كه نبودن علت، تأثير كند در نبودن معلول.

نتيجه اين كه قضيّه حمليه اى كه موضوع آن يك امر عدمى و محمولش امرى وجودى باشد، نمى تواند قضيه صادقى باشد. خواه محمول آن «مقدّمة» باشد ـ كه قائل به مقدّميّت معتقد است ـ يا «متّحد في الرتبة» باشد كه مرحوم قوچانى عقيده داشت.(1)

كلام مرحوم محقّق اصفهانى

ايشان ابتدا مقدماتى را مطرح مىكنند كه هرچند ربطى به بحث ما ندارد ولى فى نفسه مطالب مفيدى است.

مى فرمايد:تقدّم بر دو قسم است: عِلِّى و طبعى.

در تقدم طبعى، آنچه در آن تقدّم وجود دارد، عبارت از نفس وجود است. خود وجود متقدّم، تقدّم بر متأخّر دارد.

امّا در تقدّم عِلِّى، آنچه در آن تقدّم وجود دارد، نفس وجود نيست بلكه صفت

1 ـ مناهج الوصول إلى علم الاُصول، ج2، ص11 و 12، و معتمد الاُصول، ج1، ص117 ـ 118 و تهذيب الاُصول، ج1، ص294 ـ 297

/ 494