بررسى راه دوّم: - اصول فقه شیعه (1) جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصول فقه شیعه (1) - جلد 5

ملکی اصفهانی، محمود؛ ملکی اصفهانی، سعید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 165

بررسى راه دوّم:

اوّلا: اصل جريان استصحاب كلّى قسم ثالث، محلّ مناقشه است. كه در باب استصحاب بررسى مىشود.

ثانياً: بر فرض كه از مناقشه در جريان استصحاب كلّى قسم ثالث صرف نظر كرده و جريان آن را در مثال انسان و زيد و عَمر بپذيريم و آثار شرعيه اى كه بر بقاء انسان در دار مترتب است، پياده كنيم، استصحاب نمى تواند در ما نحن فيه جريان پيدا كند، زيرا در جريان استصحاب اين ضابطه كلّى وجود دارد كه مستصحب يا بايد خودش حكم شرعى باشد و يا موضوع براى حكم شرعى باشد در حالى كه اين ضابطه در ما نحن فيه وجود ندارد.

توضيح: اين كه گفته مىشود: «اين شىء در زمانى كه واجب بوده، جايز هم بوده است»، آيا مراد از اين «جايز» چيست؟

اگر مراد اين باشد كه «شىء مذكور در آن زمانى كه وجوب داشته، شرعاً جايز ـ به معناى اعم ـ هم بوده است» لازم مىآيد كه شارع در آنِ واحد، دو حكم براى يك شىء جعل كرده باشد، زيرا وجوبْ امر بسيطى است نه اين كه مركّب از «جواز فعل» و «منع از ترك» باشد. در حالى كه مسأله به اين صورت نيست. آنچه شارع جعل كرده، عبارت از وجوب است و وجوبْ امرى بسيط بوده و داراى جنس و فصل نيست. امّا جواز، حكم شرعى نيست بلكه حكمى عقلى است و از راه دلالت التزاميه بدست مىآيد. يعنى وقتى شارع چيزى را واجب مىكند، عقل حكم مىكند كه اين وجوب ملازم با جواز است.

پس در مورد «جواز» ضابطه كلّى باب استصحاب وجود ندارد، زيرا جواز نه خودش حكم شرعى است و نه موضوع براى يك حكم شرعى قرار گرفته است.

نتيجه بحث نسخ وجوب و مقتضاى اصل در مسأله

از آنچه گفته شد معلوم گرديد كه مسأله بقاء جواز پس از نسخ وجوب، چيزى است

/ 494