بررسى كلام مرحوم اصفهانى: - اصول فقه شیعه (1) جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصول فقه شیعه (1) - جلد 5

ملکی اصفهانی، محمود؛ ملکی اصفهانی، سعید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 243

و چون در «لاتشرب الخمر» مادّه هم عبارت از طبيعت شرب خمر است نتيجه اين مىشود كه در «لاتشرب الخمر» ما با دو كليّت روبرو هستيم: يك كليّت در ارتباط با حكم ـ كه از هيئت «لاتفعل» استفاده مىشود ـ و يك كليت هم در ارتباط با مادّه.

ثالثاً: عقل مىگويد: «اگر كلّى طلب ترك، به كلّى يك ماهيت تعلّق گرفت، لازمه اش اين است كه هر فردى از افراد كلّى طلب، سهم يك فرد از افراد آن ماهيت خواهد شد. يعنى هر فردى از افراد شرب خمر، يك فرد از افراد طبيعت طلب ترك را دارد».(1)

بيان مرحوم اصفهانى با بيان مرحوم نائينى از نظر نتيجه يكى هستند ولى راه آنان فرق مىكند. مرحوم نائينى از راه دلالت لفظيه و ايشان از راه دلالت عقليّه وارد شدند.

بررسى كلام مرحوم اصفهانى:

اوّلا: ما مبناى ايشان در باب نواهى را نمى پذيريم. به نظر ما همان طور كه امر براى «بعث به سوى وجود طبيعت» وضع شده، نهى هم براى «زجر از وجود طبيعت» وضع شده است. گويا مسأله وجود در ارتباط با مأموربه و منهى عنه مشترك است و اختلاف بين آن دو مربوط به بعث و زجر است.

ثانياً: بر فرض كه ما از مبناى خودمان صرف نظر كرده و مبناى ايشان را بپذيريم، به مرحوم اصفهانى مىگوييم: دليل شما بر اين كه «طلبى كه با هيئت افعل انشاء مىشود، جزئى و طلبى كه با هيئت لاتفعل انشاء مىشود، كلّى است» چيست؟ اين عين مدّعاست و شما دليلى براى آن اقامه نكرده ايد. طبق مبناى شما، تا اين حدّ مىتوان بين اوامر و نواهى فرق گذاشت كه امر را «طلب وجود» و نهى را «طلب ترك» بدانيم و بيش از اين نمى توانيم فرقى قائل شويم.

1 ـ نهاية الدراية، ج1، ص509

/ 494