خلاصه بحث واجب كفايى - اصول فقه شیعه (1) جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 203
بر عينيّت مىكردند ـ مورد قبول ما نبود. البته راه اوّل بهتر از اين راه است.
قسم سوّم: طبيعتى كه به عنوان مأموربه قرار گرفته داراى مصاديق متعدّد باشد ولى آنچه محصّل غرض مولاست «صِرف الوجود طبيعت» است. به اين كيفيّت كه اگر مأموربه در ضمن يك فرد تحقّق پيدا كرد، همان فرد، محصّل غرض مولا باشد و اگر در ضمن ده فرد تحقّق پيدا كرد، همان ده فرد محصِّل غرض مولا باشد و اگر در ضمن همه افرادش تحقّق پيدا كرد، همه افراد در حصول غرض مولا نقش دارند.ما اگر چه مثالى شرعى براى اين قسم از واجب كفايى پيدا نكرديم ولى تصوير آن را نمى توانيم انكار كنيم. بله اگر مثالى براى آن پيدا كرديم ترديدى نخواهيم داشت كه عنوان اين مثال عنوان واجب كفايى خواهد بود.
آيا كدام يك از دو احتمال باقى مانده در واجب كفايى در اين جا جريان دارد؟ در اين جا مىتوانيم احتمال اوّل(1) را پياده كرده بگوييم: همان طور كه مكلف به عبارت از «صرف الوجود طبيعت» است، مكلّف هم «صِرف الوجود مكلّف» است، يعنى اگر يك مكلّف،به ايجاد يك فرد از افراد طبيعت قيام كرد، هم صِرف الوجود طبيعت حاصل شده و هم صرف الوجود مكلّف. و نيز اگر صد فرد از مكلّف، به ايجاد صد فرد از افراد طبيعت اقدام كردند، هم صِرف الوجود طبيعت حاصل شده و هم صِرف الوجود مكلّف. و حتى اگر جميع افراد مكلّفين به ايجاد جميع افراد طبيعت قيام كنند و هر كدام فردى را انجام دهند، باز هم مانعى ندارد.
خلاصه بحث واجب كفايى
از آنچه گفته شد معلوم گرديد كه:
اولا: احتمالاتى كه در مورد حقيقت واجب كفايى مطرح گرديد، پنج احتمال بود كه سه احتمال آن مورد قبول قرار نگرفت و دو احتمال باقى ماند.
ثانياً: واجب كفايى از نظر تصوير بر سه قسم بود: