خلاصه بحث - اصول فقه شیعه (1) جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصول فقه شیعه (1) - جلد 5

ملکی اصفهانی، محمود؛ ملکی اصفهانی، سعید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 410

در مال غير، بدون اذن او» هستند حرام مىباشند.

حكم حرمت، بر روى عنوان «تصرف در مال غير بدون اذن او» رفته است وحكم هم به صورت كلّى است وخطاب به شخص نيست وانحلال هم پيدا نمى كند.اگر كسى اين خطاب را مخالفت كند وبراى مخالفت خودش عذرى داشته باشد، استحقاق عقوبت ندارد ولى اگر عذرى نداشته باشد، حكم حرمت به قوّت خودش باقى است ومسأله استحقاق عقوبت مطرح است.و ما معتقديم اين دليل عامّ، هم شامل ورود وهم شامل خروج مىشود و همان طور كه اين شخص در ورودش معذور نبوده،در خروج هم معذور نمى باشد واضطرارى كه نسبت به خروج دارد،نمى تواند براى او معذوريتى ايجاد كند،چون اين اضطرار به سوء اختيار او بوده است.

خلاصه بحث

خلاصه آنچه گفتيم اين است كه اگر ما سه مبناى ذيل را بپذيريم،نتيجه اين مىشود كه فرقى بين دخول در دار غصبى و خروج از دار غصبى وجود ندارد و همان طور كه دخول در دار غصبى ـ به عنوان «تصرف در مال غير» ـ منهى عنه است وجز مسأله نهى چيزى وجود ندارد، خروج از دار غصبى هم همين طور خواهد بود و چيزى جز مسأله نهى ـ آن هم نهى فعلى منجّز ـ در مورد آن وجود نخواهد داشت. و اضطرارى كه براى او پيش مىآيد، نمى تواند موجب معذوريت او شود تا ـ به گفته مرحوم آخوند ـ موجب سقوط نهى فعلى گردد، چون اين اضطرار، به سبب سوء اختيار او بوده است.

آن سه مبنا عبارتند از:

1 ـ امر به شىء مقتضى نهى از ضد عام نباشد و نهى از شىء هم مقتضى امر به ضدّ عام نباشد.

2 ـ مقدمّه واجب، واجب نباشد.

3 ـ خطابات عامّه، انحلال به خطابات شخصيّه پيدا نكنند.

/ 494