پاسخ سؤال دوّم: - اصول فقه شیعه (1) جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصول فقه شیعه (1) - جلد 5

ملکی اصفهانی، محمود؛ ملکی اصفهانی، سعید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 468

ما نحن فيه نيز مىخواهيم ببينيم آيا عقل از ازل حاكم به وجود ملازمه بين حرمت شىء و فساد آن بوده است يا نه؟ و چون شك ما به ازل برمى گردد، ما يك حالت سابقه يقينى ـ وجودى يا عدمى ـ نداريم و در حقيقت، شكّ ما، شك در بقاء نيست بلكه شك در حكم ازلى عقل است.

اما در مسأله قرشيّت و عدم قرشيّت مرأه، شك ما به يك مسأله ازلى بر نمى گردد. روشن است كه اين مرأه قبل از اين كه نطفه اش منعقد شود، مرأه قرشيه موجود در خارج نبوده است ولى بعد از تولد او شك مىكنيم كه آيا با تولّد او يك مرأه قرشيّه تحقق پيدا كرده است يا نه؟

بنابراين مسأله شك در قرشيت و عدم قرشيت را نبايد با مسأله شك در ملازمه مقايسه كرد. محدوده شك فرق دارد. در يكى مربوط به حكم ازلى عقل و در ديگرى مربوط به هنگام نطفه و ولادت است و نسبت به قبل از انعقاد نطفه ترديدى وجود ندارد.

اين وجه تفصيلى است كه مرحوم آخوند بين اين دو مسأله قائل شده اند.

پاسخ سؤال دوّم:

ما به تبعيت از امام خمينى (رحمه الله) معتقديم كه استصحاب عدم قرشيت مرأه هم جريان ندارد، زيرا در استصحاب بايد قضيّه متيقّنه و قضيّه مشكوكه كاملا متّحد باشند و الاّ عنوان نقض كه در «لاتنقض اليقين بالشك» اخذ شده صدق نمى كند. اگر يقين به طهارت يك لباس و شك در طهارت لباس ديگر داشته باشيم، دو موضوع و دو قضيّه تحقق دارد. ما معتقديم در استصحاب عدم قرشيت مرأه، قضيّه متيقّنه و قضيّه مشكوكه اتحاد ندارند، زيرا قضيّه متيقّنه ما اين است كه به نحو سالبه محصّله مىگوييم: «اين زن، قرشيّه نبوده است». سالبه محصّله، با انتفاء موضوع هم صادق است. مثل اين كه گفته شود «ليس زيد بقائم»، از باب اين كه زيدى نيست تا بخواهد اتصاف به قيام داشته باشد. امّا قضيّه مشكوكه ما به صورت «ليس» ناقصه است كه وجود موضوع در آن مفروض است. اين دو قضيّه چگونه مىتوانند با هم اتحاد داشته باشند؟

/ 494