جواب دوم مرحوم آخوند:(2)
به شيخ بهايى (رحمه الله) گفته مىشود: ما بعضى از فروض كلام شما را مىپذيريم و آن در جايى است كه از نظر تضيّق و فوريّت فرقى بين وجوب اين دو ضدّ ـ كه يكى اهمّ و ديگرى مهم و عبادى است ـ وجود نداشته باشد. مثلا اگر فرض كنيم كه دو نفس محترمه در حال غرق شدن هستند كه حفظ نفس هر دو واجب است ولى يكى از آنان داراى اهميت است و واجب مهم ـ بر فرض ـ جنبه عبادى هم دارد، در اين جا امر متعلّق به حفظ نفس، فورى و مضيّق است و فرض اين است كه مكلّف قادر نيست در مقام امتثال هر دو را نجات دهد و بايد يكى را انتخاب كند. حال اگر اهم را انتخاب كرد كه بحثى نيست. اما اگر واجب مهم را انتخاب كرد ـ و ما فرض كرديم واجب مهم جنبه عبادى دارد ـ بر اساس مبناى شيخ بهايى (رحمه الله) اشكال وارد است، زيرا ضدّين را نمى توان در آنِ واحد، مأموربه قرار داد. پس اگر اهمْ مأموربه شد، مهم از دايره امر خارج است و1 ـ كفاية الاُصول، ج1، ص2122 ـ اين جواب را مرحوم آخوند پس از فراغت از مسأله ترتّب مطرح كرده اند. البته ايشان در اين جواب به عنوان مبتكر نيستند بلكه ريشه اين كلام به محقّق كركى و جماعت ديگرى از علماء ارتباط داد. رجوع شود به: كفاية الاُصول، ج1، ص219 و 220