درس 51 : فرق علم تنجيم و علم هيئت و تقسيم اقاليم - دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

المطالع بالقبة ايضا])تا وقت بحث آن در بيان مطالع فرا رسد . از آن چه كه در بيان قبة الارض و يوم دحوالارض تقرير كرده ايم معنى واقعى آيت مذكور و شرح روايات وارده بدست آمده است . و تمييز صحت و سقم كلام مفسرين و ارباب لغت دانسته مى شود . ورود به نقل و نقد موجب اسهاب مى گردد و به اصول و امهات مذكور كفايت است و الله سبحانه ولى التوفيق .

از قوز زمين كه قبه اش بود گذشتيم بس قوز دگر هست كه چيزى ننوشتيم گويند به هر قوز بود قصر بهشتى يعنى كه هميشه من و تو اهل بهشتيم

درس 51 : فرق علم تنجيم و علم هيئت و تقسيم اقاليم

از قبة الارض گذشتيم و فذلكه آنچه در اين باب نوشتيم اين كه كلمه قبه : ا بارى بر خود عالم جسمانى كه نسبت به ما شبيه گنبدى نيلگون است گفته مى شود كه در درس بيست و سوم و بيست و ششم به تفصيل گفته آمد كه بدين لحاظ دائره نصف النهار تعبير به وسط قبه گرديده است . ب بارى قبة الارض گويند و از آن مكانى را خواهند كه بر نفس خط استواء و منتصف دو نهايت معموره در طول است . و آن موضع به نام جزيره لنگ يا دژلنگ است . و مراد از اين معموره ربع مسكون نيم كره شمالى كه در درس 46 گفته آمد . ح قبة الارض گويند و از آن مدينه اژين را اراده كنند كه در طول منتصف معموره است و در عرض در حدود نصف عرض معموره است . د بعضى منتصف عمارت را بر خط استواء قبه اژين گفته اند چنان كه از شرح لارى بر تشريح الافلاك شيخ بهائى نقل كرده ايم . اين اطلاق شايد از جهت شهرت و اهميت مدينه اژين در آن حوالى بوده است . مانند انتساب كوه دماوند به دماوند با اين كه دماوند از كوه دور است و لاريجانى و قرارى آن مثلا در دامن آن قرار گرفته اند .

درياچه قم كنونى را به حسب تاريخ در صدر اسلام درياچه ساوه مى گفتند . خواجه طوسى در تجريد و شارح آن علامه حلى در مساله ارهاص فرمايند : و معجزاته عليه السلام قبل النوبة تعطى الارهاص كما نقل من انشقاق ايوان كسرى و غوره ماء بحيرة ساوه و انطفاء نار فارس الخ . ( ص 352 و 353 به تصحيح و تحشيه راقم ) و بحيره تصغير بحر است يعنى درياچه ساوه . و به همين منوال است كه مضمون برخى از نقلها كه تربت ستى فاطمه قم سلام الله عليها به ساوه اسناد يافته است و گر نه مزار او در قم بلا ريب كالشمس فى رابعة النهار است . يكى از اسامى قم به شهادت مصادر اصيل خاك فرج است و اكنون خاك فرض اسم يك محله و كوى آنست . و از اين گونه شواهد در تسميه بحار و جبال و نظائر آنها بسيار است . ه و بارى قبه الارض گويند و از آن مكانى را خواهند كه منتصف معموره در طول و عرض است كه سيستان قريب بدانجا است كه بدين سبب آن را نيمروز گويند كه چون خورشيد به دائره نصف النهار آن فوق ارض رسيده است نسبت به مجموع معموره چنانست كه در آفاق ما چون خورشيد بدائره نصف النهار رسيده است نيمروز ما است يعنى نهار ما نصف شده است . و و بارى قبة الارض گويند و از آن مطلق آفاق استوائيه را اراده كنند بدين سبب كه دو طرف قطب كره زمين را اندك فرو رفتگى است و آفاق استوائى را اندكى برآمدگى . و مطالع بالقبه كه گويند مراد مطالع فلك مستقيم يعنى آفاق استوائى است . ر قبة الارض به معنى برآمده ترين جاى كره به حسب طبيعت و تكوين آن كه دحوالارض از آنجا

/ 526