درس 52 : ارض قرآنى و كره ارض - دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عمارات عالم بود . و از اقاليم عمارت بيشتر در اقليم سوم و چهارم و پنجم بود .

تنبيه

تقسيم زمين به اقاليم هفتگانه در كتب قوم بدين سبب اختصاص به ربع مسكون نيم كره شمالى يافته است كه آمريكاى شمالى و جنوبى و استراليا هنوز كشف نشده بوده است . خلاصه مردم قديم سطح خشكى زمين را كه بدان آگاهى داشتند اينچنين به هفت بخش كرده بودند و امروز به وجوه ديگر تقسيم مى كنند كه در كتب جغرافياى عصرى مذكور و مدون است .

تنبيه

در اينجا وسط اقاليم بر راى جمهور در وسط اقليم چهارم بطول نود درجه و عرض سى و شش درجه دانسته شده است و در بحث قبة الارض به عقيدت فرس وسط عمارت ربع مسكون در طول و عرض به طول نود درجه و عرض سى و سه درجه و كسرى است دانسته شده است . غرض از تنبيه اين كه فرق بين وسط اقاليم و وسط عمارت ربع مسكون كه به عقيدت فرس قبة الارض است مراعات شود . به موضوع بحث برگرديم : بدان كه غير جمهور چنان كه ابتداى اقليم اول را از خط استواء گرفته اند همچنين آخر اقليم هفتم را آخر عمارت دانسته اند كه تا عرض 66 درجه را فرا مى گيرد نه چنان كه جمهور گفته اند كه آخر اقليم هفتم عرض 50 درجه و 20 دقيقه است . و چون به اتفاق هر دو فريق وسط اقليم اول را آنجا گرفته اند كه نهار اطول سيزده ساعت باشد و عرض 16 درجه و 37 دقيقه لاجرم بنا بر راى غير جمهور عرض ما بين ابتداى اقليم اول تا وسط آن و همچنين عرض ما بين وسط اقليم هفتم تا آخر آن كه آخر عمارت است بسيار بيش از آن اندازه است كه جمهور گفته اند . چغمينى در ملخص و قاضى زاده رومى در شرح راجع به نظر غير جمهور كه آخر اقليم هفتم را آخر عمارت تا عرض 66 درجه گفته اند گويند : گمان آنان اين است كه در عرض 63 درجه جزيره معموره اى به نام تولى است كه اهل آن در اوان سرما از شدت آن در حمامها به سر مى برند و نهار اطول در آنجا بيست ساعت است . و در عرض 64 عمارتى است كه اهل آن قومى از صقالبه اند و معرفت به چيزى ندارند و اطول ايام در آنجا بيست و يكساعت است . و در عرض 66 عماراتى است كه سكان آنها شبيه به وحوش اند و نهار اطول آن بيست و سه ساعت است .

درس 52 : ارض قرآنى و كره ارض

در درس پيش وعده داده ايم كه پس از گذشتن از هفت اقليم كه از هفت خوان رستم دشوارتر مى نمود سخن از ارض قرآنى و تميز آن با كره ارض هيوى آغاز كنيم اينكه گوييم از نثر طوبى است كه : ارض در قرآن هميشه مفرد استعمال شده است و ارضوان يا اراضى نيامده . مراد از ارض مطلق زمين است خرد يا بزرگ چنانكه آب بر كم و بسيار اطلاق مى شود زمين نيز بر يك شبر و يك كشور اطلاق مى شود([ ماتدرى نفس بأى ارض تموت ])( لقمان 34 ) هيچ كس نمى داند در كدام زمين مرگ او فرا مى رسد . در اينجا هر شهرى را زمينى ناميده است([ . و آيه لهم الارض الميتة احييناها ])( يس 33 ) دليل قدرت پروردگار است براى آنان كه زمين مرده را زنده مى كنيم . در اصطلاح منجمين ارض بر كره خاك گفته مى شود كه آب بر اكثر آن احاطه دارد اما به اين معنى در قرآن نيامده است

/ 526