چون در كتب عمل ظل به طور مطلق ايراد شود - يعنى نگويند كه اول يا دوم يا مستوى و معكوس - مراد ظل اول باشد زيرا كه مبناى أعمال اهل عمل بر شكل ظلى است و ظل كه در آن شكل مستعمل است ظل اول است و ظل دوم در معرفت اوقات مستعمل است . شكل ظلى و شكل مغنى را در مثلثات كروى اهميت بسزا است چنانكه رساله ظل ما را در همه اين مسائل و به تدريج گفته آيد .
درس 82 : ظل مبسوط و منكوس
در درس پيش ظل اول و ظل دوم را شناخته ايم و به تعريف هر يك آشنا شده ايم . در پيرامون هر يك مباحثى در پيش است كه حاوى احكام و مطالبى بسيار ارزشمندند . اكنون در اين درس بدنباله درس پيش گوييم : سطحى كه مقياس ظل معكوس بر آن قائم است ثابت نتواند بود زيرا كه هميشه مواجه نير و بر سطح دائره ارتفاع آن قائم است لذا هر چند نير حركت كند آن سطح نيز متحرك باشد مگر در اول حمل و اول ميزان در آفاق استوائى كه شمس تقريبا بر سطح دائره معدل النهار يعنى بر سطح دائره استواى سماوى است و آن سطح از طلوع آفتاب تا نصف النهار كه نيمروز است تقريبا بر يك حالت بسوى شرق ثابت بود و همچنين از نصف