چون دائره نصف النهار دانسته شده است حال بدان كه قوسى از اين دائره كه ميان قطب افق كه سمت الرأس است و دائره معدل النهار از جانب اقرب افتد و يا ميان قطب ظاهر معدل النهار و دائره افق از جانب اقرب افتد آنرا عرض بلد گويند زيرا كه بدينمقدار از تحت معدل يعنى از سطح آن عرض پيدا نموده است . و چون دائره استواى ارضى در سطح دائره معدل النهار است و زمين نيز تقريبا كروى است پس هر گاه نقطه سمت الراس را به محاذات آن بر سطح زمين رسم كنيم و همچنين دائره نصف النهار را بر سطح ارض ترسيم كنيم قوسى از اين دائره نصف النهار كه بين نقطه مفروض رسم شده بر سطح ارض و بين خط استواء از جانب اقرب افتد قوس عرض بلد خواهد بود .
درس 27 : دائره ارتفاع
در پيرامون عرض بلاد مطالبى در پيش است كه در دروس آينده عرض ميشود . اكنون بهتر است كه به دوائر عظام اول السموت و ارتفاع و دائره وسط السماء رؤيت آگاهى بيابيم سپس به تتمه مباحث عرض به پردازيم تا مطالبى ديگر در اطراف مباحث دروس گذشته عنوان كنيم : دائره ارتفاع عظيمه ايست كه بر دو قطب افق بلد مفروض مثلا يا دو قطب هر نقطه افق مفروض كه دو نقطه سمت رأس و سمت قدم است و بر نقطه مفروض بر سطح فلك اعلى خواه آن نقطه مركز كوكب باشد يا غير آن گذرد . و چون از دو قطب افق مى گذرد دائره افق نيز از دو قطب وى گذرد لاجرم اين دو دائره هر يك بر ديگرى قائم است و يكديگر را بر زواياى قائمه تقاطع مى كنند چنانكه در شانزدهم مقاله اولاى اكرثاوذوسيوس مبرهن شده است كه : كل دائرة عظيمة تقطع دائرة اخرى على كرة و تمر بقطبيها فهى نقطعها بنصفين و على زوايا قائمة . و آن را بدينجهت دائره ارتفاع گويند كه ارتفاع و انحطاط كوكب و اجزاء فلك يعنى اجزاء قبه جسم كل كه بر سطح فلك اعلى برده مى شوند بدو معلوم شود . پس اگر نقطه مفروض مذكور فوق الارض بود قوسى از دائره ارتفاع كه بين آن نقطه و نقطه تقاطع دائره ارتفاع و دائره افق از جانب اقرب و يا از جانبى كه اقرب از آن نبود چنانكه نقطه مفروض سمت الرأس يا سمت القدم بوده باشد