درس 92 : كلامى با جناب علامه نراقى و علامه كابلى قدس سرهما
مرحوم نراقى در بحث قبله مستند در تعيين قبله مواضعى كه با مكه در جهت و عرض متحدند از دائره هنديه فرموده است : ([ و إن اتحدا عرضا فقط فعد من نقطة المغرب إلى الشمال بقدر العرض إن زاد طول البلد و من نقطة المشرق اليه بقدره إن نقص فالخط الواصل بين مركز الدائرة و منتهى الأجزاء العرضية على صوب القبلة]). مبدأ طول در قبله مستند به همان روش سلف آخر عمارت در جهت غرب است . اين روشى پسنديده بود كه هم طول بلاد بر يك نهج مستقيم أعنى فقط بر زيادت محسوب مى شد كه براى جمعيت خاطر محاسب دخلى به سزا دارد و هم اين كه ارضى و سماوى مماثل هم مى باشند زيرا مبدأ طول كواكب اول حمل بر توالى از مغرب به مشرق است به تفصيلى كه در دروس اوائل به خصوص در درس چهلم گفته آمد . مفاد كلام صاحب مستند اين است كه اگر بلد و مكه فقط در عرض و جهت اتحاد داشته باشند نه در طول - زيرا مقصودش از كلمه فقط اين است كه اتحاد در طول خارج شود نه متحد در جهت - اگر طول بلد زائد بر طول مكه باشد - يعنى بلد در جانب شرقى مكه باشد - از نقطه مغرب به شمال به قدر عرض بشمار و اگر طول بلد كمتر از طول مكه است - يعنى بلد در جانب غربى مكه است - از نقطه مشرق به شمال به قدر عرض بشمار خط واصل بين مركز دائره هنديه و نقطه محيط آن كه منتهاى اجزاى عرضيه است خط سمت قبله است .با دقت در مباحث سالفه معلوم مى شود كه جناب نراقى به اشتباه رفته است و بيان مذكور فقط مربوط به تعيين سمت قبله آفاق عديم العرض يعنى آفاق استوائى است آن هم مطابق با دستور شماره هشتم([ ح])كه در درس هشتاد و هفتم گفته آمد . و حق همانست كه گفته ايم تعيين سمت قبله آفاقى كه با مكه در عرض و جهت متحدند از دائره هنديه بدون تفاوت فاحش صورت پذير نيست و بايد از طرق ديگر تحصيل كرد كه در كتاب دروس معرفة الوقت و القبله با ذكر براهين هندسى به تفصيل بحث كرده ايم و در اين دروس نيز در پيش داريم .