درس 70 : كهكشان - دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اخير مرتبه حاصل ضرب گذارند تا جنس همه مراتب مشخص گردد . اين بود دستور جدول و عمل ضرب ستينى كه از جامع بهادرى نقل كرده ايم و در زيج بهادرى هم قريب بهمين عباراتست . و خلاصه دستور ياد شده اين كه دربار نخست جدول را رسم مى كنيم و دربار دوم از جدول ضرب ستينى حشو آنرا مى نگاريم و دربار سوم حاصل ضرب را در زير جدول عمل مينويسيم و دربار چهارم جنس حاصل ضرب را بدست مى آوريم .

بيان

آنكه فرمود([ : براى تعيين اجناس]). . . مرادش از در هم زدن مضروبين اين است كه مطابق جدول ضرب و قسمت اجناس كه در آخر درس قبل ( درس 68 ) آورده ايم عمل شود . چون بدان جدول مراجعه شود مى يابيم كه مضروب ثالثه در مضروب فيه رابعه جنس سابعه خواهد بود . و وجه آن چنان كه وعده داده ايم در بعد معلوم خواهد شد . اين بود آنچه كه اكنون عنوان آنرا بنهج اختصار در پيرامون ضرب شبكه و جدول ضرب ستينى و اربعه متناسبه متناسب ديده ام . توصيه و تأكيد مى شود كه در ضرب شبكه ستينى مزاولت بكار رود تا ملكه شود زيرا كه طريق ديگرى در ضرب مركب در مركب ارقام ستينى بهتر از شبكه نيست و محاسب را بدان نياز مبرم است اما در ضرب ارقام هندى همان طريق توريب مأنوس كه بدان اشارتى رفت بسند است .

درس 70 : كهكشان

چند مطلب در پيرامون برخى از مسائل گذشته يادداشت داريم كه شايسته گفتن اند :

مطلب اول

اين كه در درس 66 مجره را به كهكشان و كاهكشان و راه شيرى نام برده ايم اينك بگفتار خواجه طوسى در فصل چهارم باب دوم تذكره و شرح علامه بيرجندى بر آن در پيدايش مجره و نامهاى ياد شده التفات بفرماييد : ( م ) و الدائرة اللبنية اعنى المجرة مؤلفة من كواكب صغار متقاربة متشابكة كثيرة جدا صارت من تكاثفها و صغرها كانها لطخات سحابية و لذلك شبهت باللبن لونا . ( ش ) سميت بها ( اى سميت الدائرة اللبنية بالمجرة ) لأنها كأثر المجر و هو الحبل الذى يجر على الأرض و هى المشهورة عند العامة بسبيل التبانين و يقال هى باب السماء . فى الصحاح يقال لطخ من سحاب اى قليل . و انما لم يقل انها كواكب سحابية متقاربة لأن كل كوكب سحابى مؤلف من كواكب صغار فاعتبر اصلها . و لذلك شبهت باللبن لونا فسميت الدائرة اللبنية . و ذهب ارسطو و اتباعه الى انها ابخرة دخانية في الهواء متحركة بالحركتين الاوليين بالمشايعة و هو باطل إذ لو كان كذلك لكان لها اختلاف منظر و لاختلفت فى الصيف و الشتاء لقلة المدد في احدهما و كثرته في الآخر و لما بقيت على هذا الشكل من غير التغير في شيى ء من التواريخ . و زعم بعض من لا وقوف له بقواعد الحكمة انها احتراق حدث من الشمس في تلك الدائرة في بعض الازمان السابقة و فساده لا يخفى .

/ 526