درس 107 : رساله([ كل في فلك يسبحون [)در بيان فلك - دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و هر سه ميل يك فرسخ است پس مجموع 360 درجه محيط كره ارض كه همان درجه فلكى است هشت هزار فرسخ خواهد شد بدين صورت :

فرسخ ( كه مقدار دائره عظيمه كره ارض ) 8000 مساوى است با 24000 تقسيم بر 3 ( 3 ) و شصت و شش ميل و دو ثلث ميل كه مقدار يك درجه فلكى است پس هر درجه فلكى كه همان درجه محيط كره ارض است 22 فرسخ و دو تسع فرسخ خواهد بود كه ظاهر است چه اين كه 66 تقسيم بر سه 22 خواه بود ( 22 مساوى است با 66 تقسيم بر 3 ) و دو سوم ميل مساوى با دو نهم فرسخ است زيرا كه يك ميل را سه قسمت كنيم كه دو سوم آن را به يك فرسخ دهيم سه ميل كه يك فرسخ است به 9 قسمت مى شود در نتيجه دو سوم يك ميل مساوى با دو نهم يك فرسخ خواهد بود .

و چون محيط كره ارض معلوم شده است قطر نيز معلوم مى شود زيرا كه دانسته شده است كه نسبت قطر بر محيط مثل هفت بر بيست و دو است كه نسبت ثلث و سبعى از ثلث است . پس محيط را بر بيست و دو قسمت كنند هفت از آن مقدار قطر آنست . پس قطر ارض دو هزار و پانصد و چهل و پنج فرسخ خواهد شد . و چون مقدار قطر كره در مقدار محيط عظيمه آن ضرب شود مساحت سطح كره حاصل مى شود . پس مساحت سطح كره ارض به حساب بنى موسى شاكر كه مقدار يك درجه فلكى كره ارض 23 فرسخ و دو نهم فرسخ است با سطح كره آب بر روى آن يعنى آب و زمين را يك كره مفروض بداريم بدين عدد خواهد بود . مساحت سطح كره ارض با آب 20360000 ] 8000 ٹ 2545 فرسخ يعنى مساحت سطح كره ارض مع الماء بيست ميليون و سيصد و شصت هزار فرسخ است .

درس 107 : رساله([ كل في فلك يسبحون [)در بيان فلك

در هر رشته دانش آن چيزى كه يك پژوهنده و كاونده راستين را بكار آيد بدست آوردن اصول كلى در مسائل آن رشته دانش است . آن اصول در حقيقت براهين مسائل اند. مثلا در كتابها به نحو حكايت و تاريخ خوانده ايم كه مساحت سطح زمين چه قدر است اما از اصل كلى و ضابطه علمى آن كه برهان واقعى آنست آگاه نبوده ايم اكنون بدان آشنا شده ايم . و همچنين اصول . و امهاتى كه بحمد الله سبحانه در اين صد و چند درس بدانها دست يافته ايم . بسيار شايسته است كه آن اصول استخراج شوند و به ترتيب حروف تهجى نگاشته آيند كه در حقيقت مطالب رئيسه اين دروسند لعل الله يحدث بعد ذلك أمرا و به همين سان قضاياى يقينى و ضوابط حقيقى ايقانى كه در پيش داريم . علم شريف هيئت مبتنى بر قضاياى هندسى است كه به هيچوجه سهل انگارى و مسامحه و تقريب و تخمين در آن راه ندارد و همه دانشمندان به درستى و استوارى آن اذعان دارند . مثلا "

/ 526