در درس پيش دانسته ايم كه هم آفاق استوائى را سعه مشرق و مغرب بود و هم آفاق مائله را و در اين درس دانسته ايم كه آفاق استوائى را تعديل النهار نبود و پس هر افقى را كه تعديل النهار بود سعه مشرق و مغرب نيز خواهد بود ولاعكس كليا يعنى برخى از آفاق را ( آفاق استوائى را ) سعه مشرق و مغرب مى باشد ولى تعديل النهار نبود پس به نسبت عموم و خصوص مطلق اند .
تنبيه
هر دو مدارى كه از دو جنب معدل متساوى باشند قوس النهار يكى مساوى قوس الليل ديگرى مى باشد . مثلا عرض تهران دقيقا([ له ما لح نيه])است و در اين عرض چون شمس به راس سرطان رسيده است نهار اطول آن بمحاسبه دقيق([ بداله و و لثه])است و مى دانيم مدار راس سرطان و راس جدى از دو جنب معدل النهار متساوى اند پس مقدار زمان ليل اطول كه رسيدن شمس براس جدى است نيز([ بد كه و و لثه])مى باشد و على هذا القياس .
فائده
چه بسيار كه در كتب فن ارقام نوشته مى شود و فقط بالاى رقم اخير سمت چپ علامت گذارند كه مثلا درجه است يا دقيقه يا ثانيه يا ثالثه يا رابعه يا خامسه يا سادسه آن هم بتخفيف بدين صورت جه قه نيه لثه بعه مسه سه و سپس از علامت اخير بسوى راست تا برقم نخستين آيند و آنرا بدانچه كه هست نام مى برند و ارقام را مى خوانند . مثلا([ ب و قه])را چنين مى خوانند : 8 درجه و 32 دقيقه و 26 ثانيه و 45 ثالثه . و گاهى در بالاى رقم حرف([ ع])مى گذارند كه علامت([ مرفوع])است كه در بعد مى خوانيم .
درس 65 : مطالع و طوالع و مغارب و غوارب
اين درس دنباله درس پيش است . سخن در بيان عبارات قوم در تعريف قوس تعديل النهار بوده است اكنون بايد