درس 83 : ظل مبسوط و منكوس - دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و همچنين در جام جم مرحوم فرهاد ميرزا . غرض اين كه اگر به رافعى و پيروانش سبق و سهو قلمى روى آورده باشد كه مكه را بجاى مدينه نگاشته اند با صنعاء چه مى توان گفت ؟ كه تفاوت چشم گير با مدينه دارد .

و اگر گمان رود كه اين اشتباه از اطلسها و جداول اطوال و عروض بلاد بديشان روى آورده است - مثلا در جدول عرض مكه بقدر ميل كلى آورده شده است - باز بسيار دور به نظر مى رسد زيرا اختلاف جداول و محاسبات رياضى تا بدين حد تفاوت فاحش معهود نيست . اين علامه ابوريحان بيرونى است كه در هزار و اندى سال پيش عرض مكه مكرمه را كاك و عرض مدينه يثرب راكد و عرض صنعاء را دل در قانون مسعودى حساب كرده نگاشته است و هر سه را در اقليم اول آورده است . و به همين وزان احتمالات ديگر در بيان علت روى داد اشتباهى چنينى مستبعد مى نمايد . كيف كان ايراد شهيد ثانى بر آنان وارد است . راقم گويد : ايرادى بر خود شهيد ثانى نيز وارد است و آن اين كه تقرير ضابطه وى ناقص است چنان كه در شماره ( 1 ) درس سى و دوم دانسته ايم كه در آفاق عديم العرض يعنى آفاق استوائى نيز در دو روز كه شمس در يكى از دو نقطه اعتدال است در وقت موافات مركز جرم شمس به دائره نصف النهار ظل مبسوط معدوم مى گردد و در باقى ايام آفاق استوائى را دو گونه ظل است يعنى اگر شمس شمالى باشد ظل شاخص جنوبى است و اگر جنوبى باشد شمالى است . و چون جناب شهيد در مقام بيان ضابطه است ضابطه را با مسامحه و سهل انگارى نميتوان تلقى كرد و او را در تقريرش معذور داشت .

درس 83 : ظل مبسوط و منكوس

اين درس دنباله درس پيش است . در درس پيش قسمتى از عبارت شهيد ثانى در تقرير ضابط اين بود : ([ و ما كان عرضه أنقص منه كمكة و صنعاء يعدم فيه يومين عند مسامتة الشمس لرؤوس اهله صاعدة و هابطة]). در بيان صعود و هبوط گوييم :

1 - گاهى صعود كوكب گويند و از آن بودن كوكب را در نيمه شرقى فلك در هر افق خواهند در مقابل آن هبوط است كه مراد بودن كوكب در نيمه غربى آنست . مثلا از زمان غايت انحطاط شمس از افق تا هنگام رسيدنش به دائره نصف النهار را كه غايت ارتفاع شمس است گويند كه شمس صاعد است و از زمان ميل آن از دائره نصف النهار يعنى از همان غايت ارتفاع شمس تا هنگام رسيدنش به غايت انحطاط از دائره افق را گويند كه شمس هابط است . اين معنى را در درس بيست و دوم در پيرامون تعريف دائره نصف النهار از زبده خواجه طوسى آورده ايم كه : ([ فلك بدائره نصف النهار به دو نيمه شود : يك نيمه شرقى و آن را نصف صاعد خوانند و يك نيمه غربى و آن را نصف هابط خوانند]). و ظاهر است كه اين صعود و هبوط بقياس به حركت اولى است .

2 - و گاهى هبوط كوكب گويند و از آن مقابل شرف كوكب را اراده كنند مثلا برج حمل برج شرف شمس است و نوزدهم حمل درجه شرف آنست

/ 526