دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
چه اين كه جواب اين توهم به تفصيل در پيش است و فعلا همينقدر به نحو اشاره و تنبيه گوييم كه دائره نصف النهار از دوائر عظيمه است و حكم تبصره مذكور در آن صادق است بخلاف دائره اى كه بر آفاق متحد در عرض و جهت مكه موازى دائره استواء مى گذرد و محاذى يكى از دوائر يوميه است و از دوائر صغار است . و ديگر اين كه در پيرامون انتقاص ميل كلى آخرين تحقيقى كه حقير دارد اين است كه در رساله ميل كلى مطبوع در يازده رساله آورده است : ([ انتقاص ميل كلى مطلبى مسلم است كه در آن هيچگونه شك و شبهه اى راه نمى يابد ولى آيا معدل و منطقه هر دو در حركت تقاربى اند به اين معنى كه هر يك در حركت اند و بسوى يكديگر نزديك مى شوند و در نتيجه ميل كلى آن فان كم مى شود يا يكى از آن دو ثابت است و ديگرى بسوى آن در حركت است ؟ حق اين است كه تقارب مذكور را از منطقة البروج دانست كه معدل النهار ثابت و منطقة البروج به جانب آن در حركت است چه اگر اين تقارب به سبب تحرك معدل النهار بسوى منطقة البروج باشد بايد عرض جغرافيائى نقاط كره ارض اختلاف يابد و خط استواء را در هر زمان مكان ديگر باشد و ديگر توالى فاسده]). . . ( 11 رساله ط 1 ص 500 و 501 ) حالا در اين درس شايسته است در بيان اعدل بقاع كه در درس 45 وعده داده ايم سخن بميان آوريم بعد از آن دنباله تمرينات را در احكام طول و عرض بلاد بياوريم .بدان كه صواب چنين مى نمايد كه اعدل امزجه بايد مزاج اهل اقليم چهارم بوده باشد بدين علت كه نه بسبب كثرت مسامته شمس بر سمت راس آنها اعنى عمودى تابيدن و يا قريب به عمودى تابيدن شمس بر آنان سوخته اند به خصوص بقاع خط استواء كه احر مواضع زمين است و نه چون ساكنان آخر اقليم پنجم و بعد آن بر اثر دورى از شمس خام و نپخته اند به خصوص سكان عرض 66 درجه و بعد از آن . و لكن شيخ بزرگوار ابن سينا و نيز برخى از متقدمان گفته اند كه اعدل بقاع بر روى زمين خط استواء است . جناب شيخ در اوائل قانون فرمايد : ([ . . . قد صح عندنا انه اذا كان فى الموضع الموازى لمعدل النهار عماره و لم يعرض من الاسباب الارضية امر مضاد اعنى من الجبال و البحار فيجب ان يكون سكانها اقرب الاصناف من الاعتدال الحقيقى و صح ان الظن الذى يقع ان هناك خروجا عن الاعتدال بسبب قرب الشمس ظن فاسد فان مسامته الشمس هناك اقل نكايه و تغيير للهواء من مقاربتها ها هنا او الاكثر عرضا مما ها هنا و ان لم تسامت ثم سائر احوالهم فاضلة متشابهة و لايتضاد عليهم الهواء تضادا محسوسا بل يشابه مزاجهم دائما و كنا قد عملنا فى تصحيح هذا الراى رساله . ثم بعد هوالاء فأعدل الاصناف سكان الاقليم الرابع فانهم لا يحترقون بدوام مسامتة الشمس على رؤوسهم حينا بعد تباعدها عنهم كسكان اكثر الثانى و الثالث و لا فجور نيون بدوام بعد الشمس عن رؤوسهم كسكان آخر الخامس و ما هو ابعد منه عرضا]). ( ص 8 ط رحلى ايران و ص 22 و 23 كليات قانون ط وزيرى ايران