دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين معنى مايه طعن ايشان نشود زيرا كه حركت مرئيه را چه از ارض دانند و چه از سما شناسند در هر حال بصناعت ايشان زيانى نرساند و اگر دفع آن شبهت در حيز امكان آيد و در آن باب ياراى دم زدن باشد بافكار و انظار طبيعيين فلاسفه منوط است هم مگر ايشان باشراق نفوس شريفه رد آن مقال را افادات و افاضاتى بياورند]). اين بود عبارت آنجناب كه در ترجمت عبارت عربى بيرونى بفارسى تحرير فرموده است . و نظر ما از نقل آن چند مطلب است يكى اين كه پيشينيان قائل بحركت وضعى و انتقالى زمين بوده اند و كپرنيك و گاليله بدان متفرد نبوده اند . و مطلب دوم اين كه مهندسان و علماء هيئت اعتماد و استناد ايشان بر خطوط مساحيه است كه موضوع بحث درس قبل بوده است . مطلب سوم آن كه حركت و سكون ارض يك مسئله طبيعى است و اثبات هر يك از آن دو و رد ديگرى بافكار و انظار طبيعيين فلاسفه منوط است . مطلب چهارم اين كه عقيدت بر حركت زمين سخت استوار است .

مطلب پنجم كه موضوع بحث ما در اين درس است و آنرا از نظر و فكر دانشمندان هيوى اهميت بسزا است بلكه يكى از اصول مسائل هيوى است و در اهميت همسنگ موضوع درس قبل است اين كه : حركت مرئيه را چه از ارض دانند و چه از سما شناسند در هر حال بصناعت ايشان زيان نمى رساند . هيوى بايد در مرصد زمين را ساكن فرض كند آنگاه حركات كواكب را بر گرد زمين با آلات رصدى بدست آورد . مثلا آفتاب از افق مقدارى برآمده است و ما مى خواهيم ارتفاع آن را در آنگاه بدانيم و يا قوسى را كه از مطلع آن تا آنگاه پيموده است كه در اصطلاح اين فن آنرا([ دائر])گويند ( زيج بهادرى ص 85 ) بدست آوريم تا بدانيم كه بحسب ساعت زمانى چه مقدار از روز برآمده است اسطرلاب را مثلا در دست مى گيريم و مقدار قوس ارتفاع يا دائر را از افق زمين ساكن مفروض تحصيل مى كنيم كه در هنگام عمل بايد زمين را ساكن فرض كنيم . اين يك مطلب هيوى است دخلى به مسئله طبيعى آن ندارد كه آيا واقعا زمين ساكن است يا متحرك .

كلوديوس بطليموس اسكندرى صاحب مجسطى كه در قرن دوم ميلاد ميزيست و كتاب مجسطى او هنوز كتاب نهائى تدريس و تعليم در فن هيئت و دستور اعظم در اين فن است در فصل هفتم مقاله اولى مجسطى بتحرير خواجه طوسى گويد : و قد ظن قوم ان الارض متحركة بالاستدارة حول محور الحركة اليومية من المغرب الى المشرق و نسبوا الحركة اليومية اليها وحدها على تقدير كون السماء غير متحركة على تقدير كون السماء غير متحركة على هذا المحور الخ . و در همين فصل سخن از حركت انتقالى زمين را نيز پيش كشيده است و هر دو قول را رد كرده است و لكن حق همانست كه بيرونى گفته است . كوتاهى سخن اين كه پيش از بطليموس اسكندرى دانشمندانى چون ارسطرخس ساموسى و فيثاغورس حكيم و هيپارك ابرخس و غير هم قائل بحركت وضعى زمين

/ 526