دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توريب يعنى روشى كه اكنون رائج است و همگان بدان انس داريم آسانتر از ضرب شبكه است و نياز به زمان كمتر دارد . و ما آنرا بعنوان تمهيد ضرب شبكه ستينى و تميز هر يك از ديگرى نقل مى كنيم . كيف كان در جامع بهادرى گويد : ([ و اگر ضرب مركب در مركب باشد پس براى آن طريقها بسياراند چون ضرب محاذات و ضرب توشيح و ضرب مربع و ضرب شبكه و ضرب توريب . و مشهورتر دو طريق اخير است و فى زماننا مدار عمل بر آنست نزد اسلاميان و اهل هند ضرب شبكه شهرت دارد و پيش اهل فرنگ ضرب توريب . اما ضرب شبكه آنست كه شكلى متوازى الاضلاع قائم الزوايا رسم كنند و آنرا از خطوط طولى باقسام متساويه بشمار مراتب مضروب قسمت كنند و همچنين از خطوط عرضى بعدت مراتب مضروب فيه تا شكل مرسوم بمربعات صغار منقسم شود من بعد آن بخطوط مور به هر مربع را بدو مثلث تقسيم كنند فوقانى و تحتانى ليكن بايد سمت تحتانى يمين باشد و سمت فوقانى يسار و مضروب را مبتدا از جانب راست بالاى شكل بنويسند بنوعيكه هر مرتبه محاذى مربعى واقع شود و مضروب فيه را جانب يسار شكل رسم كنند بر سبيل تصاعد يعنى به نهجى كه آحاد زير عشرات واقع شود و عشرات زير مئات و بهمين ترتيب ليكن بايد كه مثل مراتب مضروب هر مرتبه محاذى مربعى باشد بعد از آن صورت مفرده هر مرتبه را از مضروب در صورت هر مرتبه از مضروب فيه ضرب كنند و حاصل ضرب هر يك را در مربعى نويسند كه محاذى دو مرتبه مضروبين باشد بنوعى كه آحاد در مثلث تحتانى باشد و عشرات در مثلث فوقانى و مربعاتى كه محاذى صفر واقع باشند آنرا متروك سازند و اعمالى را كه تا اينجاست حشو نامند و چون حشو تمام شود آنچه در مثلث تحتانى جانب راست باشد آنرا زير شكل بنويسند كه آن اول مرتبه حاصل ضرب خواهد بود و اگر اين مثلث خالى باشد زير شكل صفر نويسند بعده جمع كنند صور مفرده اعداد را كه ميان خط اول و دوم مورب واقع باشد و آحاد مجموع را زير شكل به يسار آنچه اول نگاشته بودند بنگارند و براى عدت عشرات آحاد در ذهن دارند تا آنرا با اعدادى كه ميان دو خط مورب آينده باشند جمع نموده عمل معلوم كرده باشند . و اگر ميان دو خط مورب هيچ عددى نباشد و از ما قبل در ذهن محفوظى نبود در اين صورت هم صفر نگارند و بعد انتهاى عمل هر عددى كه زير شكل فراهم آيد حاصل ضرب باشد . مثال خواستيم كه هشتاد و سه هزار و بيست و شش ( 83026 ) را در پنجهزار و نهصد و دو ( 5902 ) ضرب كنيم

/ 526