دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفت اين كه تو گويى سخنى سخت سست است و از بيخ نااستوار و نادرست . گفتم اى پير جوان بخت جهان ديده و سخن شنيده تو كه از درستش آگاهى و بدان دانايى چه خوش است كه آنرا در اين دل شب از تو بياموزم و بر دل نشانم و در روزگارم بيادگار داشته باشم و سپاسگزار شما باشم اميدوارم كه از خداى يكتاى بى همتا پاداش بسزا بستانى . پس از اندكى درنگ گفت : هنگامى كه حضرت ابراهيم خليل بفرمان رب جليل خواست فرزندش ذبيح را قربانى كند همين كه او را بزمين نهاد تا كارد را بر گردنش نهد پروردگار مهربان به جبرئيل دستور داد كه هرچه زودتر قوچى را از بهشت مشك سرشت براى ابراهيم ببر و از او بخواه كه بجاى فرزندش اين قوچ را ذبح كند چون جبرئيل خواست قوچ را از آسمان بزمين آورد آن زبان بسته بسى سركشى و بى تابى كرد كه بر اثر آن ناآرامى شاخش چنان سخت به آسمان كشيده شده كه اين خراش بر رخسار آسمان پديد آمده است .

مطلب دوم

اين كه در درس 66 از ملحقات نصاب شعرى نقل كرده ايم كه گفت([ : خط استوا محور]). در درس اول دانسته ايم كه محور قطرى و اصل ميان دو قطب كره است كه كره بر آن مى گردد . و بعبارت بيرونى در التفهيم : آن خط كه اندرون كره از قطب تا قطب بپيوندد او را محور خوانند و او نيز همچنان ايستاده بود همچون دو قطب كه نهايت اويند هرچند كه كره همى گردد . ( ص 31 ط 1 ) . و در درس چهارم دانسته ايم كه منطقه حركت اولى را معدل النهار و دائره استواى سماوى گويند و دو قطب آنرا دو قطب عالم دانند و محور آنرا محور عالم خوانند . چنانكه در درس بيستم خوانده ايم كه دائره عظيمه اى كه بر كره ارض در سطح معدل النهار حادث شود آن را خط استواء گويند . پس خط استوا محور در شعر ياد شده بهيچوجه راست نيايد و معنى درست ندهد لذا شعر را در كتاب نصاب الصبيان كه بتصحيح و تحشيه راقم و تقريظ استادم علامه شعرانى شرف الله نفسه القدسية بارها بطبع رسيده است مطابق برخى نسخ مخطوط آن كه در تصرف دارم چنين نقل كرده ام : ( ص 12 ) عقيم و عاقر نازاى و حامل آبستن حفيد و سبط نبيره است و رابه مادندر امير معزى در مدح خواجه فخرالملك گويد :

نديدم در همه گيتى از اين فرخنده تر كاخى كه هم عيوق را تختست و هم خورشيد را منظر بلندى كز بلندى هست بامش بر سر جوزا بزرگى كز بزرگى هست بومش بر خط محور ( ص 247 ديوان ط 1 )

مطلب سوم

در تنبيه دوم درس 67 وجه تسميه عظيمه حركت اولى را بمعدل النهار از تحصيل قوس تعديل النهار دانسته ايم . وجه ديگر در تسميه آن بمعدل النهار را در درس شانزدهم دانسته ايم كه دائره معدل النهار و دائره افق جز در دو نقطه عرض تسعين يكديگر را بتناصف تقاطع مى كنند

/ 526