اين كه در درس 66 از ملحقات نصاب شعرى نقل كرده ايم كه گفت([ : خط استوا محور]). در درس اول دانسته ايم كه محور قطرى و اصل ميان دو قطب كره است كه كره بر آن مى گردد . و بعبارت بيرونى در التفهيم : آن خط كه اندرون كره از قطب تا قطب بپيوندد او را محور خوانند و او نيز همچنان ايستاده بود همچون دو قطب كه نهايت اويند هرچند كه كره همى گردد . ( ص 31 ط 1 ) . و در درس چهارم دانسته ايم كه منطقه حركت اولى را معدل النهار و دائره استواى سماوى گويند و دو قطب آنرا دو قطب عالم دانند و محور آنرا محور عالم خوانند . چنانكه در درس بيستم خوانده ايم كه دائره عظيمه اى كه بر كره ارض در سطح معدل النهار حادث شود آن را خط استواء گويند . پس خط استوا محور در شعر ياد شده بهيچوجه راست نيايد و معنى درست ندهد لذا شعر را در كتاب نصاب الصبيان كه بتصحيح و تحشيه راقم و تقريظ استادم علامه شعرانى شرف الله نفسه القدسية بارها بطبع رسيده است مطابق برخى نسخ مخطوط آن كه در تصرف دارم چنين نقل كرده ام : ( ص 12 ) عقيم و عاقر نازاى و حامل آبستن حفيد و سبط نبيره است و رابه مادندر امير معزى در مدح خواجه فخرالملك گويد :نديدم در همه گيتى از اين فرخنده تر كاخى كه هم عيوق را تختست و هم خورشيد را منظر بلندى كز بلندى هست بامش بر سر جوزا بزرگى كز بزرگى هست بومش بر خط محور ( ص 247 ديوان ط 1 )
مطلب سوم
در تنبيه دوم درس 67 وجه تسميه عظيمه حركت اولى را بمعدل النهار از تحصيل قوس تعديل النهار دانسته ايم . وجه ديگر در تسميه آن بمعدل النهار را در درس شانزدهم دانسته ايم كه دائره معدل النهار و دائره افق جز در دو نقطه عرض تسعين يكديگر را بتناصف تقاطع مى كنند