دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و يك نهايت محيط دائره بر وجهى كه جميع خطوط مستقيمه كه از آن نقطه به اين محيط كشند همه بر اين سطح باشند جسمى را كه محاط اين سطح مذكور و دائره مذكوره باشد مخروط مستدير گويند و آن دائره را قاعده مخروط و خطى را كه واصل باشد ميان مركز آن دائره و رأس مخروط سهم مخروط گويند . خواجه طوسى در فصل اول باب اول تذكره در هيئت در تعريف مخروط مستدير گويد : ([ المخروط المستدير جسم مستدير يرتفع من دائرة هى قاعدته إلى نقطة هى رأسه . و الخط الواصل بين تلك النقطة و مركز القاعدة يكون عمودا على قاعدته و هو سهمه]). در صدر مقاله يازدهم اصول ( اصول هندسه اقليدس بتحرير خواجه طوسى ) در تعريف مخروط مستدير به تعريف علمى تر چنين آمده است : ([ المخروط المستدير هو ما يحوزه مثلث قائم الزاوية اثبت أحد ضلعى الزاوية القائمة محورا لايزول و ادير المثلث إلى أن يعود إلى موضعه]). و در همان صدر در تعريف مخروط مضلع آمده است : ([ المخروط المضلع هو الذى يحيط به سطوح يرتفع من سطح إلى نقطة تقابله]). بيشتر بناهاى تاريخى پيشينيان از قبيل بقاع متبركه و غير آنها يا هرمى يعنى مخروط مضلع است و يا مخروط مستدير زيرا كه بناى مخروطى پايدارتر از بناى مكعبى و نظائر آنست .

مناسب است مطلبى تاريخى را كه در رساله([ انسان كامل از ديدگاه نهج البلاغه ])( ص 111 ط 3 ) نگاشته ايم در اينجا بياوريم و آن اين كه : در بناى اهرام مصر به خصوص دو هرم بزرگ چندان آنها را مستحكم كرده اند و از پايدارى و استوارى كارشان آرميده بودند كه تاريخ آن را آسمانى گذاشته اند نه زمينى زيرا كه تاريخهاى زمينى به مرور ايام و كرور اعوام در معرض حوادث افتند و زوال پذيرند و در دست فراموشى گرفتار آيند و براى تاريخ اهرام بسند نباشند لذا در تاريخ بناى هرمان گفته شده است([ : قد بنى الهرمان و النسر الطائر في السرطان]). نسر طائر از ثوابت سفيد رنگ و از اكبر قدر دوم در صورت عقاب است كه از صور شمالى است و نسر ميان دو منكب آنست . طول آن در تاريخ زيج بهادرى دلو شانزده دقيقه است ( ى ج ها جه ـو قه ) و عرض آن بيست و نه درجه و پانزده دقيقه و از شظاياى عنكبوت اسطرلاب است . در تاريخ فوق نام برده نشد كه در كدام درجه سرطان . در زيج مذكور گويد : ([ قدر حركت كواكب ثابته با خودها مختلف است آن كه بغايت سريع است در مدت شصت و يكسال و هشت ماه و هشت روز قمرى وسطى يكدرجه قطع مى كند و آن كه بطيى ءتر است در عرض هشتاد و دو سال و سه ماه و هفده روز قمرى وسطى يكدرجه قطع مى كند و حركات ساير كواكب ما بين ايندو زمانه است]).

/ 526