دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عرض تسعين به ارصاد فلكى مانند خسوف تدبيرى علمى انديشيدند . بيانش اينكه : انخساف قمر خواه كلى باشد و خواه جزئى به حسب اختلاف آفاق مختلف نمى گردد . يعنى اختلاف منظر و اختلاف عروض مقدار جرم منخسف را تغيير نمى دهد به خلاف شمس كه ممكن است انكساف آن در موضعى كلى باشد و در افق ديگر جزئى و در عرض ديگر اصلا انكسافى روى نياورد . توضيحا گوييم علت اين تفصيل اين است كه جرم قمر فى نفسه نور ندارد و از شمس كسب نور مى كند لذا چون مقدارى از آن در ظل ارض قرار گرفته است واقعا بى نور خواهد بود به اين سبب ناظران به آن در هر عرضى كه هستند آن مقدار بى نور به حسب واقع را آنچنان كه هست مى نگرند . بلى ممكن است كه به حسب اختلاف طول بلاد كه موجب تقدم و تأخر طلوع اجرام سماوى است مقدار منخسف قمر مختلف نمايد مثلا در افقى خسوف كلى باشد و در افق ديگر مخالف با او در طول خسوف جزئى كه قمر در حالى كه مقدارى از آن از ظل بدر آمده است طلوع كرده باشد اما اختلاف در طول در انخساف واقعى قمر اثرى ندارد چنانكه در اختلاف عرض هم نداشت جز اينكه آفاق متحد در طول و مختلف در عرض مقدار واقعى جرم منخسف قمر را يكسان مى بينند اما آفاق مختلف در طول خواه متحد در عرض باشند و يا نباشند امكان دارد كه مختلف ببينند . اما شمس چون جرمش بذاته ضياء و مضيى ء است و انكساف آن از حيلوله قمر بين او و بين ناظر است ممكن است كه به حسب اختلاف منظر در جائى كسوف كلى باشد و در جائى جزئى و در جائى اصلا كسوف روى نياورد كه قمر بين آنها و شمس حائل نشود . پس از تمهيد اين مقدمه گوييم : بعد از آنكه زمان انخساف قمر در جهت قطب ظاهر دانسته شد بعد زمان يعنى فاصله زمانى مبدأ خسوف از نصف نهار مكه بايد محاسبه شود . و چنانكه در درس 73 گفته شد قطعه اى از زمين را كه در آنجا يك پارچه كوه يخ است به طور موزون و مستوى تسويه بايد نمود و اگر بر رخام و غير آن از وسائل و ابزار كار باشد تسهيل در امر خواهد شد . و مقياس را بر آن سطح مستوى نصب بايد كرد و آنرا لا محاله به سبب نور قمر سايه خواهد بود .

آنگاه به عرض منتصف ظل و به طول استقامت آن بايد خطى اخراج شود و وسط خط را مركز قرار داد و بر آن دائره اى رسم كرد كه خط مذكور قطر آن دائره شود . و دائره را از نقطه تقاطع دائره با خط در جهت قمر به اجزاى دائره كه 360 درجه است به اقسام متساوى قسمت بايد كرد . بعد از آن ما بين مبدأ خسوف و نصف نهار مكه را به دائر بايد تحويل نمود . و دائر قوسى از مدار يومى كوكب است محصور ميان دائره افق و مركز كوكب .

آنگاه دائر را به ساعات و دقائق زمانى بايد تبديل نمود و طريق آن اين است كه هر يك درجه فلكى را چهار دقيقه زمانى بايد اخذ كرد و به همين نسبت هر پانزده درجه فلكى را يك ساعت زمانى زيرا يكدوره فلكى كه سيصد و شصت درجه است بيست و چهار ساعت زمانى است . پس از اين اعمال در حالى كه رو به سوى قمر ابتداء از

/ 526