دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
([ . . . از اين رهگذر درين جزو زمان بنده آثم ابوالقاسم شهير به غلام حسين عفا عنه رب الخافقين ابن سيدنا و مولانا فتح محمد الكربلائى جونپورى دامت بركاته . ]). . ( ص 2 ) . اما در اول زيج بهادرى خودش را چنين نام برده است : ([ اما بعد بر صفحات بيان و اوراق بتبيان مى نگارد اثيم الخلايق و احوجهم الى رحمة ربه الغفور : ابوالقاسم المعروف بغلام حسين متوطن جونپور كه بعد از تاليف كتاب جامع بهادر خانى كه مشتمل بر مسائل فنون رياضى است حسب الارشاد . . . اعنى جناب احتشام الدوله مبارز الملك راجه خان بهادر خان بهادر نصرت جنگ]). . . . ملاحظه مى فرمائيد كه در اول زيج بهادرى جامع بهادرى مشتمل بر مسائل فنون رياضى وصف كرده است نه زيج بهادرى را و تصريح فرموده است زيج بهادرى را بعد از جامع بهادرى تاليف فرموده است كه با مفتاح الرصد بودن آن مناسب است علاوه آنكه در جامع بهادرى به وصف و تسميه مفتاح الرصد بودن آن نص فرموده است كه نقل كرده ايم . و ديگر آن كه در اعيان الشيعه گفته است([ :احتشام الملك صادر جنگ])با تصريح خود مؤلف جامع بهادرى و زيج بهادرى در چندين جاى آن دو به خصوص در جامع بهادرى به([ نصرت جنگ])وفق نمى دهد و شايد تحريف نصرت به صادر در طبع روى آورده است و يا آن را به وجهى توجيه كنيم تا از اين اعتراض اغماض شود . و ديگر آن كه در اعيان الشيعه فرموده است([ : شرع فيه سنة 1248 و فرغ منه بعد سنة كاملة])به هيچوجه با زيج بهادرى راست و درست نيايد زيرا عملى بدان خطير محال است كه در مدت يكسال صورت پذيرد . علاوه اين كه خود آن جناب در ابتداى زيج بهادر خانى تصريح كرده است كه آنرا در مدت پانزده سال تاليف داده است و عبارت او اين است : ([ و نيز اين مستمند از عرضه نه سال رصد ازمنه خسوفات و اتصالات متحيره با خودها و با ثوابت متقاربه منطقة البروج و مبادى وقوفات و رجوعات و استقامت را نگاه داشته است و به يمن دولت جناب ممدوح كه در اين دور قمر پرتو خير محض است به فارغ البالى در رصد اطوال و اعراض و اقطار كواكب و ضبط ادوار اختلافات تا مدت شش سال سواى نه سالى كه مذكور شد مصروف مانده و ميان عرض پانزده سال همه آنچه مدرك گشت از روى آن مع انضمام مدركات قدماء جداول ميول و اوساط و تعديلات كواكب درست كرده اين صحيفه را كه مسمى به زيج بهادر خانى تاليف داد تا هر كس كه خواسته باشد از محاسبه آن تقاويم ثوابت و سيارات و وقوع كسوفات و رؤيت اهله و اوقات انظار و اتصالات آنها سال به سال تا زمانه دراز استخراج كرده باشد]). و نيز در آخر زيج بهادرى گويد : ([ اين زاويه نشين غمكده فنا كه در تجديد و محاسبه و تحرير اين صحيفه مدتى دراز باتش خيالاتى كه در خون جگر غليان انداخت شب را به صبح رسانيد