دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مبتدئا فيه من الساحل و بذالك طول بغداد سبعون زمانا ذكرتها لائلا يخلط احد الرايين بالاخره مقلدا عازب المعرفه بالحقيقة غير مبال با فساد المصلح منها و الله تعالى معين من استعان به فى تحصيلها]). ( ج 2 ط حيدرآباد ص 546 ) كلمه([ يأخذ])در عبارت قانون رسم الخط آن بايد بصورت([ يؤخذ])طبع شده باشد كه مانند([ اخذ])صيغه مجهول است و عبارت([ المأخوذ من المغرب ])مؤيد آنست . و يا ياخذ با باى حرف جر و اخذ بعد عطف بر آن و مراد از ([ ازمان])درجاتست كه هر يك درجه فلكى چهار دقيقه زمانى است . و چه بسا كه در كتب فن اجزاى فلك البروج را درجات و اجزاى معدل النهار را ازمان گويند زيرا كه زمان را مقدار حركت معدل النهار مى دانستند .
يعنى در اين باب جداولى را كه متضمن طول و عرض بلاد است پس از اجتهاد در تصحيح آنها به موجب اوضاع برخى از آنها با برخى ديگر و به موجب مسافات ميان آنها ثبت كرده ايم نه اين كه به نقل ساده يعنى به صرف نقل از كتابهايى در اينجا درج كرده باشيم زيرا كه اطوال و عروض بلاد در كتابها آميخته و تباه است بعضى اطوال در آنها از جزائر سعادت اخذ شده است و بعضى ديگر از ساحل بحر محيط با اينكه تفاوت طولى جزائر تا ساحل به ده درجه است . سپس براى تتميم و تكميل آنها برخى از اطوال و عروض بلاد از مشرق اخذ شده است . و من نظام ذكر بلاد را در تزايد طول قرار داده ام نه عرض در حالى كه از ساحل ابتدا كرده ام و بدين نظام طول بغداد هفتاد درجه است . آنها را بدين نظام با تصحيح قرار داده ام تا يكى از دو راى مبدأ طول جزائرى و ساحلى مقلد فاقد معرفت به حقيقت و بى باك به افساد مصلح از آنها را به اشتباه نيندازد .خداى متعال يار آنست كه در تحصيل معرفت حقيقت بدو يارى جويد . اين بود ترجمه گفتار بيرونى رضوان الله تعالى عليه مطابق نسخه مطبوع قانون بدان حدى كه عقل اين كمترين رسيده است . به عنوان مزيد استبصار گوييم كه : بيرونى به نص و تصريح خود او در عبارت فوق اطوال و عروض بلاد را تصحيح و به نظم خاص تنظيم فرموده است نه اين كه مطابق اعمال قدماء به آلات رصدى يك يك طول و عرض بلاد را تحصيل كرده باشد و گرنه مى بايستى مشرق و مغرب كره ارض را سير كرده باشد و به همه جاى آن رفته باشد و او نرفته است و سير كره نكرده است و ادعا هم نفرموده است . بدان كه مبدأ طول بلد را غايت نقطه غربى بدين علت گرفتند كه تا