ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 87ترجمه آياتو بعضى از مردم كسانيند كه ميگويند بخدا و بروز جزا ايمان آوردهايم و لكن (دروغ ميگويند و) هرگز ايمان نياوردهاند (8).با خدا و با كسانى كه ايمان آوردهاند نيرنگ مىكنند ولى نميدانند كه جز بخود نيرنگ نمىكنند اما نميدانند (9).در دلهاشان مرضى است پس خدا بكيفر نفاقشان آن بيمارى را زيادتر كرد، و ايشان بخاطر دروغها كه ميگويند عذابى دردناك دارند (10).و چون بايشان گفته ميشود در زمين فساد مكنيد ميگويند ما اصلاحگرانيم (11).تو آگاه باش ايشان مفسدانند ولى خود نميدانند (12).و چون بايشان گفته ميشود مانند مردم ايمان بياوريد ميگويند: آيا مانند سفيهان ايمان بياوريم آگاه باش كه خود ايشان سفيهند و لكن نميدانند (13).و چون مؤمنان را مىبينند مىگويند: ما ايمان آوردهايم و چون با شيطانهاى خود خلوت مىكنند مىگويند ما با شمائيم، ما ايشان را مسخره مىكنيم (14).خدا هم ايشان را مسخره مىكند و هم چنان وا مىگذارد تا در طغيان خود كور دل بمانند (15).همينها هستند كه ضلالت را بهدايت خريدند و تجارتشان سود نكرد و هدايت نيافتند (16).حكايت آنها چون سرگذشت كسى است كه آتشى بيفروخت تا پيش پايش روشن شود همين كه اطرافش را روشن كرد خدا نورشان بگرفت و در ظلمتهايى رهاشان كرد كه ديدن نتوانند (17).كر و لال و كورند و از ضلالت باز نيايند (18).يا چو بارانى سخت كه از آسمان بريزد، بارانى كه ظلمتها و رعد و برق همراه داشته باشد رعد و برقى كه از نهيب آن انگشتان در گوشها كنند و خدا فراگير كافران است (19).نزديك باشد كه برق ديدگانشان ببرد هر گاه روشن شود راه روند و چون تاريك شود باز ايستند اگر خدا ميخواست از همان اول چشمها و گوششان را مىگرفت كه خدا بهر چيز توانا است (20).بيان(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ) تا آيه بيستم. كلمه خدعه بمعناى نوعى نيرنگ است، و شيطان بمعناى موجودى سراپا شر است، و بهمين جهت ابليس را شيطان ناميدهاند.در اين آيات وضع منافقين را بيان مىكند، كه انشاء اللَّه گفتار مفصل ما در باره آنان در سوره منافقين و مواردى ديگر خواهد آمد.