ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
مقدمه، ص 29سبحانه ...».و چون آيه: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» ناظر به توحيد ربوبى و تنظيم هندسى تمام پديدهها مىباشد در رديف آيات ريشه قرآن كريم شمرده شده و درباره آن چنين مرقوم داشتند: «و من غرر آياتها ما فى آخرها من آيات القدر» «1» و همچنين آيات هفتگانه پايان سوره حشر كه هم ترغيب به لقاى پروردگار از راه مراقبت و محاسبت در آنها مطرح است و هم عدهاى از اسماى حسناى بارى تعالى كه هر كدام مجرى فيض جدا و تجلى عليحده باشد به حساب آيات اصولى آمده و درباره آنها چنين فرمودند: «و من غرر الآيات فيها الآيات السبع فى آخرها ...» «2»و همچنين آيه: «ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ» كه بر انحصار هستى حقيقى در خداوند سبحان دلالت داشته و هر چه به نام آن حضرت نباشد باطل است كه محتواى آن توحيد كامل است، در عداد آيات كليدى قرار گرفت، لذا در باره آن چنين مرقوم فرمودند: «و من غرر الآيات فيها (فى سورة لقمان) قوله تعالى: ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ ...» «3».و خلاصه آنكه مبدء تمام وجودهاى خارجى هستى محض خداوند سبحان است كه بدون آن هست محض، چيزى موجود نخواهد شد و مبدء تمام وجودهاى علمى شناخت آن هستى محض است كه بدون معرفت او چيزى شناخته نخواهد شد. از اين جهت آيات توحيدى كه بيانگر صفات جمال و جلال آن ذات مقدّسه مىباشد و وحدت ذات و وحدت مبدء خلق و وحدت ربّ و مدبّر و نيز وحدت معبود را تبيين مىنمايد، از غرر آيات بشمار آمده و جزء معارف كليدى قرآن كريم محسوب مىشوند كه مبدء شناخت ساير آيات مىباشند، و بدون آنها هيچ آيهاى فهميده نمىشود زيرا اين بخش از قرآن عهدهدار قواعد كلّى قرآن شناسى مىباشند و با نيل به اين قواعد كلّى ديگر آيات قرآنى روشن مىگردد و اين روش يعنى از آيات زير بنائى و معارف كليدى پى به سائر آيات بردن «4» همان سيره مرضيّه ائمه اطهار عليهم السلام بوده كه مرحوم استاد مىفرمايد: اگر اين سبك سابقهدار