ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
مقدمه، ص 30به نسيان سپرده نمىشد و ادامه مىيافت بسيارى از اسرار قرآنى آشكار مىگشت «1» و اين اسلوب ويژه «2» همان تفسير قرآن به قرآن است كه از معاجم و فهارس و لغات و ... خارج خواهد بود.و اين روش بهترين مصداق براى آيه: «وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً» مىباشد كه به صورت قياس استثنايى بيان شده، يعنى هيچگونه اختلافى در سراسر قرآن مجيد نيست و منظور اين جمله تنها بيان عقد سلبى قضيّه نيست كه بين معانى قرآن هيچ اختلافى نيست، بلكه مراد تبيين عقد اثباتى آنست، يعنى همه مفاهيم قرآنى منسجم و هماهنگاند و به يكديگر انثنا و گرايش دارند و هر آيه در محتواى خود صادق و نسبت به محتواى آيه ديگر بدون واسطه يا بواسطه مصدق مىباشد، چه اينكه قرآن ناطق أمير المؤمنين عليه السّلام از آيه مذكور چنين استفاده مىفرمايد«... و ذكر ان الكتاب يصدّق بعضه بعضا و انه لا اختلاف فيه فقال سبحانه- وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً- وَ انّ القرآن ظاهره انيق و باطنه عميق ...» «3» يعنى برخى از آيات مصدّق بعض ديگر هستند.بنا بر اين همه آيات موافق يكديگرند كه اين يك عقد ايجابى است نه تنها با هم اختلاف ندارند كه اين يك عقد سلبى است و از اين جهت سراسر قرآن كريم متشابه و مثانى همديگرند چه اينكه مرحو علّامه چنين مىفرمايد «... و سمّيت الآيات القرآنية مثانى لان بعضها يوضح حال البعض و يلوى و ينعطف عليه كما يشعر به قوله- كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ- حيث جمع بين كون الكتاب متشابها يشبه بعض آياته بعضا و بين كون آياته مثانى و فى كلام النّبي صلى الله عليه وآله فى صفة القرآن- يصدّق بعضه بعضا و عن على عليه السّلام فيه- و ينطق بعضه ببعض و يشهد بعضه على بعض ...» «4».و شايد جدا نمودن هر آيه از آيات ديگر و آنها را در تفسير آيه مورد بحث ملاحظه نكردن و هر كدام را بريده از جمع ديگران مشاهده نمودن و از آيات ديگر به عنوان دليل يا تأييد و شاهد مدد نگرفتن، يك نحوه تفرقه ايجاد كردن بين آيات منسجم و متّحد قرآن باشد