ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 297

جواب سؤالهاى خود را بگيرد، و علم بدستور العملهايى كه ممكن است مقرب خدا باشد دست يابد، بعضى گفته‏اند: ادريسى كه تورات او را اخنوخ ناميده، همان هرمس است، و بعضى گفته‏اند:

او همان يوذاسف است.

و باز بعضى گفته‏اند: حرانيها در حقيقت صابئى نيستند، بلكه آن طائفه‏اند كه در كتب بنام حنفاء و وثنى‏ها ناميده شده‏اند براى اينكه صابئى‏ها همان طائفه‏اى هستند كه در ميان اسباط و با آنان در ايام كورش در بابل قيام كردند، و در آن ايام، و ايام ارطحشت به بيت المقدس رفتند، و متمايل بكيش مجوس، و احكام دينى آنان شدند، و بدين بخت نصر درآمدند، و مذهبى مركب از مجوسيت، و يهودى‏گرى، براى خود درست كردند، نظير سامرى‏هاى شام، و در اين عصر بيشتر آنان در واسط، و سواد عراق، در ناحيه جعفر، و جامده، و دو نهر صله، زندگى مى‏كنند، و خود را از دودمان انوش بن شيث، و مخالف حرانى‏ها ميدانند، و مذهب حرانيها را عيب گويى مى‏كنند، و با آنها موافقت ندارند، مگر در مختصرى از مسائل، حتى اين حنفاء در هنگام نماز متوجه بقطب شمالى ميشوند، و حال آنكه حرانيها، رو بقطب جنوب نماز ميخوانند.

و بعضى از اهل كتاب پنداشته‏اند: كه متوشلخ پسر غير فرشته‏اى داشته، بنام صابى، و صابئين را بدين مناسبت صابئى ناميدند، و مردم قبل از آنكه اديان و شرايع در بشر پيدا شود، و نيز قبل از خروج يوذاسف، در طرف شرقى زمين، در محلى بنام شمنان زندگى مى‏كردند، و همه بت‏پرست بوده‏اند، و هم اكنون بقايايى از آنها در هند، و چين، و تغزغز، باقى مانده‏اند، كه اهل خراسان آنان را شمنان ميگويند، و آثار باستانى آنها از بهارات، و اصنام، و فرخاراتشان، در مرز خراسان و هند باقى مانده.

اينها معتقدند: به اينكه دهر قديم است، و هر كس بميرد روحش بكالبد شخصى ديگر منتقل ميشود، و نيز معتقدند كه فلك با همه موجوداتى كه در جوف آنست، در حال افتادن در فضايى لا يتناهى است، و چون در حال افتادن و سقوط است، حركت دورانى بخود ميگيرد، چون هر چيزى كه گرد باشد، وقتى از بالا سقوط كند حركت دورانى بخود مى‏گيرد، و نيز بعضى پنداشته اند كه بعضى از ايشان قائل بحدوث عالم است، پنداشته‏اند: كه يك مليون سال از پيدايش عالم مى‏گذرد، اين بود عين عبارات ابو ريحان، آن مقدار كه مورد حاجت ما بود.

مؤلف: اينكه به بعضى از مفسرين نسبت داده كه صابئيه را بمذهبى مركب از مجوسيت، و يهوديت، و مقدارى از حرانيت، تفسير كرده‏اند، بنظر با آيه مورد بحث سازگارتر است، براى اينكه در آيه شريفه سياق سياق شمردن ملتها، و اقوام دين‏دار است.

/ 693