ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 322(أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ) در اين آيه التفاتى از خطاب به بنى اسرائيل، خطاب به رسول خدا (ص) و مسلمانان بكار رفته، و با اينكه قبلا همه جا خطاب به يهود بود، در اين آيه يهود غايب فرض شده، و گويا وجهش اين باشد كه بعد از آنكه داستان بقره را ذكر كرد، و در خود آن داستان ناگهان روى سخن از يهود برگردانيد، و يهود را غايب فرض كرد، براى اينكه داستان را از تورات خود دزديده بودند، لذا در اين آيه خواست تا همان سياق غيبت را ادامه داده، بيان را با سياق غيبت تمام كند، و در سياق غيبت به تحريف توراتشان اشاره نمايد، لذا ديگر روى سخن بايشان نكرد، و بلكه ايشان را غايب گرفت.(وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلا) الخ، در اين آيه شريفه دو جمله شرطيه مدخول (اذا) واقع شده، ولى تقابلى ميان آن دو نشده، يعنى نفرموده: (چون مؤمنين را مىبينند، ميگويند:ايمان آورديم، و چون با يكدگر خلوت مىكنند، ميگويند: ايمان نياورديم) بلكه فرموده: (چون مؤمنين را مىبينند، ميگويند: ايمان آورديم و چون با يكدگر خلوت مىكنند، مىگويند: چرا از بشارتهاى تورات براى مسلمانان نقل مىكنيد؟ و باصطلاح سوژه بدست مسلمانان ميدهيد؟) و بدين جهت اينطور فرمود، تا دو مورد از جرائم و جهالت آنان را بيان كرده باشد.بخلاف آيه: (وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا، قالُوا: آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ، قالُوا: إِنَّا مَعَكُمْ، إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ)، «1» كه ميان دو جمله شرطيه مقابله شده است.و دو جريمه و جهالت يهوديان، كه در آيه مورد بحث بدان اشاره شده، يكى نفاق ايشان است، كه در ظاهر اظهار ايمان مىكنند، تا خود را از اذيت و طعن و قتل حفظ كنند، و دوم اين است كه خواستند حقيقت و منويات درونى خود را از خدا بپوشانند، و خيال كردند اگر پردهپوشى كنند، ميتوانند امر را بر خدا مشتبه سازند، با اينكه خدا باشكار و نهان ايشان آگاه است، هم چنان كه در اين آيه از سخنان محرمانه ايشان خبر داد.بطورى كه از لحن كلام برمىآيد، جريان از اين قرار بوده: كه عوام ايشان از سادهلوحى، وقتى بمسلمانان مىرسيدهاند، اظهار مسرت مىكردند، و پارهاى از بشارتهاى تورات را بايشان مىگفتند، و يا اطلاعاتى در اختيار مىگذاشتند، كه مسلمانان از آنها براى تصديق نبوت پيامبرشان، استفاده مىكردند، و رؤسايشان از اينكار نهى مىكردند، و مىگفتند: اين خود فتحى است كه خدا براى مسلمانان قرار داده، و ما نبايد آن را براى ايشان فاش سازيم، چون با همين بشارتها كه در كتب ما است، نزد پروردگار خود عليه ما احتجاج خواهند كرد.