ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 362

و نيز مستلزم نسبت دادن باطل و سخن لغو به پيامبر اسلام است و نيز باطل و لغو دانستن قرآن عزيزى است كه (لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ) «1»، همچنين پذيرفتن تمامى احاديث، و با چشم بسته همه را بشارع اسلام نسبت دادن، مستلزم همان تكذيب و همان نسبت است.

و چگونه ممكن است، مسلمان باشيم، و در عين حال يكى از دو راه افراط و تفريط را برويم، با اينكه خداى جل و علا فرموده: (ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ، وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا) آنچه رسول دستور ميدهد بگيريد، و از آنچه نهى مى‏كند خوددارى كنيد) «2» و بحكم اين آيه دسته اول نمى‏توانند سنت و دستورات رسول خدا (ص) را بكلى دور بيندازند، و نيز فرموده: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ، هيچ رسولى نفرستاديم، مگر براى اينكه مردم او را باذن خدا و براى رضاى او اطاعت كنند) «3» كه بحكم اين آيه دسته دوم نميتوانند هر چه را كه نام حديث دارد، هر چند مخالف قرآن يعنى مخالف اذن خدا و رضاى او باشد بپذيرند.

آرى به دسته اول مى‏گوييم: اگر كلام رسول خدا (ص) براى معاصرينش، و منقول آن براى ما، كه در آن عصر نبوده‏ايم، حجيت نداشته باشد در امر دين هيچ سنگى روى سنگ قرار نمى‏گيرد، و اصولا اعتماد به سخنانى كه براى انسان نقل ميشود، و پذيرفتن آن در زندگى اجتماعى اجتناب ناپذير، و بلكه امرى است بديهى كه از فطرت بشريش سرچشمه مى‏گيرد و نميتواند بدان اعتماد نكند.

و اما بهانه‏اى كه دست گرفته‏اند، يعنى مسئله وقوع دسيسه و جعل در روايات دينى يك مسئله نوظهور و مختص بمسائل دينى نيست، بشهادت اينكه مى‏بينيم آسياى اجتماع همواره بر اساس همين منقولات مخلوط از دروغ و راست مى‏چرخد چه اخبار عموميش و چه خصوصيش، و بطور مسلم دروغها و جعليات در اخبار اجتماعى بيشتر است، چون دست سياست‏هاى كلى و شخصى بيشتر با آنها بازى مى‏كند، مع ذلك فطرت انسانى ما و هيچ انسانى اجازه نميدهد كه بصرف شنيدن خبرهايى كه در صحنه اجتماع براى ما نقل ميشود، اكتفاء كنيم، و اكتفاء هم نمى‏كنيم، بلكه يكى يكى آن اخبار را بموازينى كه ممكن است محك شناختن راست از دروغ باشد عرضه ميداريم، اگر با آن موافق بود، و آن محك آن را تصديق كرد، مى‏پذيريم، و اگر مخالف با آن بود، تكذيبش نموده دورش مى‏افكنيم، و بفرضى هم كه آن محك از تشخيص راست و دروغ بودن خبر عاجز ماند، در باره آن خبر توقف ميكنيم، نه چشم بسته قبولش مى‏كنيم، و نه انكارش مى‏نمائيم، و اين توقف ما نيز همان احتياطى است كه فطرت ما در اينگونه موارد براى بر حذر بودن از شر و

1- سوره فصلت آيه 42

2- سوره حشر آيه 7

3- سوره نساء آيه 64

/ 693