ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 365نمىكنى كه حاضر نباشد، و از اين بالاتر، اصلا متوجه غير او نمىشوى آن وقت است كه او را بهمان طور كه مىخواستى روبروى خودت مىبينى و از همين باب تلقين است كه در تواريخ مىخوانيم: بعضى از اطباء امراض كشندهاى را معالجه كردهاند، يعنى بمريض قبولاندهاند كه تو هيچ مرضى ندارى، و او هم باورش شده، و بهبود يافته است.خوب، وقتى مطلب از اين قرار باشد، و قوت اراده اينقدر اثر داشته باشد. بنا بر اين اگر اراده انسان قوى شد، ممكن است كه در غير انسان هم اثر بگذارد، باين معنا كه اراده صاحب اراده در ديگران كه هيچ ارادهاى ندارند اثر بگذارد، در اينجا نيز دو جور ممكن است، يكى بدون هيچ قيد و شرط و يكى در صورت وجود پارهاى شرائط.پس، از آنچه تا اينجا گفته شد، چند مطلب روشن گرديد اول اينكه ملاك در اين گونه تاثيرها بودن علم جازم و قطعى براى آن كسى است كه خارق عادت انجام ميدهد، و اما اينكه اين علم با خارج هم مطابق باشد، لزومى ندارد، (به شهادت اينكه گفتيم اگر خود شما مطلبى را در نفس خود تلقين كنى، بهمان جور كه تلقين كردهاى آن را مىبينى، و در آخر از ترس مردهاى كه تصور كردهاى از گور درآمده، و تو را تعقيب مىكند، پا بفرار مىگذارى) و نيز بشهادت اينكه دارندگان قدرت تسخير كواكب، چون معتقد شدند كه ارواحى وابسته ستارگان است، و اگر ستارهاى تسخير شود، آن روح هم كه وابسته به آنست مسخر مىگردد، لذا با همين اعتقاد باطل كارهايى خارق العاده انجام مىدهند، با اينكه در خارج چنين روحى وجود ندارد.و اى بسا كه آن ملائكه و شياطين هم كه دعانويسان و افسونگران نامهايى براى آنها استخراج مىكنند، و بطريقى مخصوص آن نامها را مىخوانند و نتيجه هم مىگيرند، از همين قبيل باشد.و همچنين آنچه را كه دارندگان قدرت احضار ارواح دارند، چون ايشان دليلى بيش از اين ندارند، كه روح فلان شخص در قوه خياليه آن و يا بگو در مقابل حواس ظاهرى آنان حاضر شده، و اما اين ادعا را نمىتوانند بكنند، كه براستى و واقعا آن روح در خارج حضور يافته است، چون اگر اينطور بود، بايد همه حاضران در مجلس روح نامبرده را ببينند، چون همه حضار حس و درك طبيعى وى را دارند، پس اگر آنها نمىبينند، و تنها تسخير كننده آن روح را مىبيند، معلوم مىشود روحى حاضر نشده، بلكه تلقين و ايمان آن آقا باعث شده كه چنين چيزى را در برابر خود احساس كند.با اين بيان، شبهه ديگرى هم كه در مسئله احضار روح هست حل ميشود، البته اين اشكال در خصوص احضار روح كسى است كه بيدار و مشغول كار خويش است، و هيچ اطلاعى ندارد كه