ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 366در فلان محل روح او را احضار كردهاند.اشكال اين است كه مگر آدمى چند تا روح دارد، كه يكى با خودش باشد، و يكى بمجلس احضار ارواح برود.و نيز با اين بيان شبههاى ديگر حل ميشود، و آن اين است كه روح جوهرى است مجرد، كه هيچ نسبتى با مكان و زمانى معين ندارد، و باز شبهه سومى كه با بيان ما دفع ميشود اين است كه يك روح كه نزد شخصى حاضر ميشود، چه بسا كه نزد ديگرى حاضر شود، و نيز شبهه چهارمى كه دفع مىگردد اين است كه: روح بسيار شده كه وقتى احضار ميشود و از او چيزى مىپرسند دروغ مىگويد، جملات و يا سخنانش يكديگر را تكذيب مينمايد.پس جواب همه اين چهار اشكال اين شد كه روح وقتى احضار ميشود چنان نيست كه واقعا در خارج ماده تحقق يافته باشد، بلكه روح شخص مورد نظر در مشاعر احضار كننده حاضر شده و او آن را از راه تلقين پيش روى خود احساس مىكند و سخنانى از او مىشنود، نه اينكه واقعا و در خارج مانند ساير موجودات مادى و طبيعى حاضر شود.نكته دوم: اينكه دارنده چنين اراده مؤثر، اى بسا در اراده خود بر نيروى نفس و ثبات شخصيت خود اعتماد كند، مانند غالب مرتاضان، و بنا بر اين اراده آنان قهرا محدود و اثر آن مفيد خواهد بود، هم براى صاحب اراده، و هم در خارج.و چه بسا ميشود كه وى مانند انبياء و اولياء كه داراى مقام عبوديت براى خدا هستند، و نيز مانند مؤمنين كه داراى يقين بخدا هستند، در اراده خود، اعتماد به پروردگار خود كنند، اينچنين صاحبان اراده هيچ چيزى را اراده نمىكنند، مگر براى پروردگارشان، و نيز بمدد او، و اين قسم اراده، ارادهايست طاهر، كه نفس صاحبش نه بهيچ وجه استقلالى از خود دارد، و نه بهيچ رنگى از رنگهاى تمايلات نفسانى متلون مىشود، و نه جز بحق بر چيز ديگرى اعتماد مىكند، پس چنين ارادهاى در حقيقت اراده ربانى است كه (مانند اراده خود خدا) محدود و مقيد به چيزى نيست.قسم دوم از اراده كه گفتيم اراده انبياء و اولياء و صاحبان يقين است، از نظر مورد، دو قسم است، يكى اينكه موردش مورد تحدى باشد، و بخواهد مثلا نبوت خود را اثبات كند، كه در اينصورت آن عمل خارق العادهاى كه باين منظور مىآورد معجزه است و قسم دوم كه موردش مورد تحدى نيست، كرامت است و اگر دنبال دعائى باشد استجابت دعا است.و قسم اول اگر از باب خبرگيرى، و يا طلب يارى از جن، و يا ارواح و امثال آن باشد، نامش را كهانت مىگذارند، و اگر با دعا و افسون و يا طلسمى باشد سحر مىنامند.نكته سوم: اينكه خارق العاده هر چه باشد، دائر مدار قوت اراده است، كه خود مراتبى از