ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 460امورشان هست، هم چنان كه در تفسير (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ) «1» نيز گفتيم، و بزودى در تفسير آيه هم خواهيم گفت، و لكن اين ولايت مختص بصالحان نيست، چون در آيه نامبرده انبياء، و صديقين، و شهداء، را هم نام برده، كه با صالحان در آن ولايت شريك هستند.پس بايد ديد آن اثرى كه مخصوص صالحان است، و هيچكس در آن شركت ندارد چيست؟يك چيز مىتواند باشد، و آن داخل كردن صالح در رحمت است كه عبارتست از امنيت عمومى از عذاب، چنان كه هر دو معنا در باره بهشت آمده، يك جا فرموده: (فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ، پروردگارشان آنها را داخل در رحمت خود ميكند) «2»، يعنى داخل در بهشت ميكند.و جاى ديگر فرموده: (يَدْعُونَ فِيها بِكُلِّ فاكِهَةٍ آمِنِينَ، در بهشت هر ميوه را كه بخواهند صدا مىزنند در حالى كه ايمن هستند). «3»و خواننده عزيز اگر در جمله: (وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا). «4» و نيز در (وَ كُلًّا جَعَلْنا صالِحِينَ). «5»،دقت كند، كه خدا در اين دو مورد عمل را بشخص خودش نسبت مىدهد، و مىفرمايد: (ما او را داخل در رحمت خود ميكنيم) و نمىفرمايد: (او داخل در رحمت ما مىشود).و از سوى ديگر اين مطلب مسلم را هم در نظر بگيرد، كه خداى تعالى هميشه و همه جا اجر و پاداش و شكرگزارى از بنده را در مقابل عمل و سعى بنده قرار داده، آن وقت مىتواند بروشنى بفهمد كه صلاح ذاتى، كرامتى است كه ربطى به عمل و سعى و كوشش، و خلاصه ربطى به خواست و اراده بنده ندارد، و موهبتى نيست كه آدمى از راه عمل آن را بدست آورد، آن وقت معناى آيه: لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ، آنان در بهشت هر چه بخواهند در اختيار دارند و نزد ما بيش از آنش هم هست) «6». را خوب مىفهمد، و متوجه مىشود كه جمله (لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها) آن پاداشهايى است كه هر كس مىتواند از راه عمل بدست آورد، و جمله (وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ)، آن موهبتهايى است كه از راه عمل نصيب كسى نمىشود، بلكه در برابر صلاح ذاتى اشخاص است، كه انشاء اللَّه تعالى در تفسير سوره (ق) توضيحش خواهد آمد.از سوى ديگر اگر خواننده عزيز در اين نكته هم دقت كند، كه ابراهيم چه حال و چه مقامى داشت؟ پيغمبرى بود مرسل، يكى از پيغمبران اولوا العزم، و نيز داراى مقام امامت، و مقتداى عدهاى از انبياء و مرسلين، و به نص (وَ كُلًّا جَعَلْنا صالِحِينَ). «7» كه ظهورش در صلاح دنيايى است،