ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 465آن گاه ميزانى برايش نصب كنم، و نامهاى برايش بگشايم، و نامهاش را بدست راستش بدهم، او را در حالى كه باز، و روشن است، بخواند و آن گاه بين خودم و او مترجمى نگذارم، اين صفات دوستداران است.اى احمد! هم خود را، هم واحد كن، و زبانت را زبانى واحد، و بدنت را بدنى زنده ساز، كه تا ابد غافل نماند، چه هر كس از من غافل شود، من در امر او بى اعتنا شوم، ديگر باكى ندارم كه در كدام وادى هلاك شود. «1»و نيز در بحار الأنوار از كافى، و معانى الأخبار، و نوادر راوندى، با چند سند مختلف از امام صادق و امام كاظم (ع)، روايتى آورده كه ما عبارت كافى را در اينجا نقل مىكنيم، و آن اين است كه رسول خدا به حارثة بن مالك بن نعمان انصارى برخورد كرد و از وى پرسيد:حالت چطور است اى حارثه؟ عرضه داشت: يا رسول اللَّه (ص) مؤمنى هستم حقيقى، حضرت فرمود: براى هر چيزى حقيقتى و نشانهايست، نشانه اينكه ايمانت حقيقى است چيست؟ عرضه داشت يا رسول اللَّه (ص)! دلم از دنيا كنده شده، و در نتيجه شبها بخواب نمىروم، و روزهاى گرم را روزه ميدارم، و گويى بعرش پروردگارم نظر مىكنم كه براى حساب افراشته شده، و گويى به اهل بهشت مىنگرم، كه در بهشت بزيارت يكديگر مىروند، و گويى نالههاى اهل دوزخ را مىشنوم، حضرت فرمود: بندهاى است كه خدا قلبش را روشن ساخته، (و سپس رو كرد بحارثه و فرمود): ديدهات باز شده، قدرش را بدان، و بر آن ثابت قدم باش «2».مؤلف: اين دو روايت پيرامون مرتبه چهارم از اسلام و ايمان سخن ميگويند و در خصوصيات معناى آن دو، رواياتى بسيار و متفرق هست، كه مقدارى از آنها را در طى اين كتاب ايراد مىكنيم انشاء اللَّه تعالى.آيات مورد بحث هم به بيانى كه مىآيد اين روايات را تاييد مىكند، اين نكته را هم بايد دانست كه در مقابل هر مرتبه از مراتب ايمان و اسلام، مرتبهاى از كفر و شرك قرار دارد، اين نيز معلوم است كه هر قدر معناى اسلام و ايمان دقيقتر و راهش باريكتر شود، نجات از شرك و كفرى كه در مقابل آنست دشوارتر ميشود.اين نيز واضح است كه هيچ مرتبهاى از مراتب پائين اسلام و ايمان، با كفر و شرك در مرتبه بالاتر و ظهور آثار آن دو منافات ندارد (مثلا كسى كه در حد اقل از اسلام و ايمان است، ممكن است رياى در عبادت از او سر بزند، و چنان نيست كه اگر رياكارى نمود بگوئيم: اصلا مسلمان