ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 466نيست- مترجم).و اين دو نكته خود دو اصل اساسى است، كه فروعاتى بر آن مترتب مىشود، مثلا يكى از فروعاتش اين است كه ممكن است در يك مورد معين باطن آيات قرآنى با آن مورد منطبق بشود، ولى ظواهر آن منطبق نگردد اين اجمال مطلب است، كه بايد آن را در نظر داشته باشى تا آنكه انشاء اللَّه به تفصيلش برسى.و در تفسير قمى، در ذيل جمله: (وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ)، فرمودهاند: منظور از آن مزيد نظر كردن به رحمت خدا است. «1»و در تفسير مجمع البيان از رسول خدا (ص) روايت آورده، كه فرمود: خداى تعالى ميفرمايد:من براى بندگان صالحم چيزها تهيه كردهام، كه نه چشمى آن را ديده و نه گوشى شنيده، و نه به قلب بشرى خطور كرده است. «2»مؤلف: معناى اين دو روايت با بيانى كه براى معناى صلاح كرديم روشن ميشود (و خدا رهنمون است).و در تفسير عياشى «3» در ذيل جمله: (أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ) الخ، از امام باقر (ع) روايت شده، كه فرمود: (اين آيه در باره قائم (ع)، صادق است).مؤلف: در تفسير صافى، در ذيل همين گفتار، گفته: شايد مراد امام باقر (ع) اين باشد كه آيه در باره ائمه از آل محمد (ع) باشد، چون هر قائمى از ايشان در هنگام مرگ، به قائم بعد از خود، و به همه فرزندانش اين سفارش ميكرد، و آنان هم همين پاسخ را ميدادند. «4»