ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
مقدمه، ص 12و مشرب اينان اينست كه: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» «1» آنان مىگويند تا حسّ نباشد آگاهى نيست و اينان مىفرمايند تا صفاى ضمير و طهارت دل نباشد نيل به معارف ميسّر نيست براى آنان آكادمى ضرورى مينمايد و براى اينان تهذيب نفس، كه: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» «2».و نكته اساسى درباره قرآن كريم اينست كه چون اين كتاب تجلّى خداوند بىچون و بىمثل است قهرا همانند نخواهد داشت و شناخت او همانند معرفت ديگر كتابها نمىباشد:«ان كلام البارئ سبحانه لا يشبه كلام الخلق كما لا يشبه افعاله افعالهم» «3» و شناخت اين طبقه ممتاز همانست كه در زبان پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله آمده«... لن يفترقا حتّى يردا على الحوض ...» «4» چون عارف و معروف هر دو به يك حقيقت كه همان حق محض است مرتبطند«... هما حبل اللَّه ممدود بينكم و بين اللَّه تعالى ...» «5» و خطاب و مخاطب هر دو به يك متكلم وابستهاند لذا:«انما يعرف القرآن من خوطب به» «6» بدين جهت از اين اولياى الهى هنگام تلاوت هر آيه ذكرى مناسب با محتواى همان آيه مانند تلبيه يا اعتراف يا شهادت نقل شده است «7» و برجستهترين مقامى كه در قرآن كريم براى انسان يادآورى شده از آن اين گروه كه همان «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» «8» مىباشند خواهد بود، چه اينكه حضرت امام باقر عليه السّلام فرمود«... و لنا كرائم القرآن» «9».بهترين شناخت قرآن بعد از معرفت عميقانه طبقه اول همانا شناخت گروه دوم است كه با مشاهده آيات انفسى قرآن به سوى اين هدف والا جذب شدهاند و با كشش قرآن وارد درياى بىكران او گشتهاند، چون شناگرى كه به همراه موج درياى طوفنده چندگامى وارد دريا مىشود نه با كوشش خود وارد شود كه اقيانوس سهمگين به كوشش