ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 520داعى دارد كسى كه معتقد به موت و فوت است، ذات خود را باطل كند تا ذات ديگران باقى بماند، نفس خود را از زندگى محروم سازد تا ديگران زنده بمانند. لذائذ مادى را كه ميتواند از راه جور و زندگى جابرانه بدست آورد، از دست بدهد، تا ديگران با داشتن محيطى عادلانه از آن لذائذ بهرهمند شوند؟آخر هيچ عاقلى هيچ چيزى را نمىدهد، مگر براى اينكه چيزى ديگر بگيرد، و اما دادن و نگرفتن و صرفنظر كردن بدون گرفتن، كار عاقلانهاى نيست هيچ عاقلى حاضر نيست بميرد براى زندگى ديگران، محروميت بكشد بخاطر بهرهمندى ديگران.پس فطرت انسان هرگز چنين معامله بى سودى را نمىپذيرد، جوامع و افراد طبيعى مسلك و مادى، اين فطرت را دارند و چون اين معنا را مىفهمند، لذا مجبور شدند براى دلخوشى خود اوهام و خرافاتى كاذب را درست كنند، خرافاتى كه جز در عرصه خيال و حظيره وهم، موطنى ديگر ندارد، مثلا ميگويند: انسانهاى حر و آزاد مردانى كه از قيد اوهام و خرافات رهيدهاند، بايد خود را براى وطن و يا هر چيزى كه مايه شرف آدمى است فدا كنند تا به زندگى دائم برسند، به اين معنا كه دائما ذكر خيرش در صفحه روزگار باقى بماند و براى رسيدن به اين منظور مقدس، از پارهاى لذائذ خود بخاطر اجتماع صرفنظر كند تا ديگران از آن بهرهمند شوند و در نتيجه امر اجتماع و تمدن استقامت بپذيرد و عدالت اجتماعى بر قرار گردد و آن كه جان خود را در اين راه داده، به حيات شرف و علاء برسد.كسى نيست از ايشان بپرسد: وقتى شخص فداكار كشته شد، تركيب مادى بدنيش از هم پاشيد و جميع خواص زندگى كه از آن جمله حيات و شعور است از دست داد، ديگر چه كسى هست كه از زندگى شرف و علاء برخوردار گردد و چه كسى هست كه اين نام نيك را بشنود و از شنيدنش لذت ببرد؟ و آيا اين حرف از خرافات نيست؟.دوم اينكه ذيل آيه يعنى جمله (وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ) با اين تفسير مناسبت ندارد، چون اگر منظور از جمله (بلكه زندهاند، و لكن شما نميدانيد)، نام نيك بود. جا داشت بفرمايد: (بلكه نام نيكشان زنده و باقى است و بعد از مردنشان مردم به خير يادشان مىكنند)، چون مقام، مقام دلخوش كردن و تسليت است.سوم اينكه نظير اين آيه- كه در حقيقت مفسر آيه مورد بحث است حيات شهداء بعد از كشته شدن را بوصفى توصيف كرده كه با اين تفسير منافات دارد و اين آيه اين است: (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً، بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ، زنهار مپندارى كه آنان كه در