ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 555

بسيار و پشت سر هم است نه اينكه در يك طرف مغز سر، جزئى باشد كه قوه دركش متعلق باين ادراكهاى بسيار شود، آن طور كه قواى حسى بمعلومات خارجى تعلق مى‏گيرد، آن گاه از آن معلومات صورت‏هايى حسى انتزاع مى‏كند (دقت فرمائيد).

سؤال ديگرى كه در باره اين امر مشهود و فراموش نشدنى (من) هست و جوابش هم همان جوابى است كه در باره وحدت آن از دو طرف گفته شده، اينست كه اين امرى كه به نظر شما مادى است با اينكه ماده ثبات ندارد و دائما در تحول است و انقسام مى‏پذيرد، ثبات و بساطت خود را از كجا آورد؟ نه فرض اول شما ميتواند جوابگوى آن باشد و نه فرض دوم.

علاوه بر اينكه فرض دوم شما هم در پاسخ از سؤال قبلى- يعنى اين سؤال كه چگونه ادراك‏هاى متوالى و پشت سر هم با شعور دماغى بصورت وحدت درك شود- و هم از اين سؤال ما كه چرا (من) تحول و انقسام نمى‏پذيرد فرض غير درستى است آخر دماغ و قوه‏اى كه در آن است و شعورى كه دارد و معلوماتى كه در آن است، با اينكه همه امورى مادى هستند، و ماده و مادى كثرت و تغير و انقسام مى‏پذيرد، چطور همواره بصورت امرى كه هيچيك از اين اوصاف را ندارد، حاضر نزد ما است؟ با اينكه در زير استخوان جمجمه ما، جز ماده و مادى چيز ديگرى نيست؟

و اما اينكه گفتند: (بلكه اين حس ما است كه در اثر سرعت واردات ادراكى امر برايش مشتبه ميشود و كثير را واحد و متغير را ثابت و متجزى را بسيط درك مى‏كند)، نيز غلطى است واضح، براى اينكه اشتباه خود يكى از امور نسبى است كه با مقايسه و نسبت صورت مى‏گيرد، نه از امور نفسى و واقعى، چون اشتباه هم هر قدر غلط باشد، براى خودش حقيقت و واقعيت است، مثلا وقتى ما اجرام بسيار بزرگ آسمان را ريز و كوچك و بصورت نقطه‏هايى سفيد مى‏بينيم و براهين علمى به ما مى‏فهماند كه در اين ديد خود اشتباه كرده‏ايم و همچنين اگر شعله آتش‏گردان را دائره مى‏بينيم، و اشتباهات ديگرى كه حس ما مى‏كند، وقتى اشتباه است كه آنچه را در درك خود داريم، با آنچه كه در خارج هست بسنجيم، آن وقت مى‏فهميم كه آنچه در درك ما هست در خارج نيست، اين را مى‏گوييم اشتباه، و اما آنچه كه در درك ما هست خودش اشتباه نيست، به شهادت اينكه بعد از علم به اينكه اجرام آسمانى به قدر كره زمين ما و يا هزاران برابر آن است، باز هم ما آنها را بصورت نقطه‏هايى نورانى ميبينيم و باز هم شعله آتشگردان را بصورت دائره ميبينيم پس در اينكه آن جرم آسمان در ديد ما نقطه است و آن شعله دائره است، اشتباهى نيست، بلكه اشتباه خواندنش، اشتباه و غلط است.

و مسئله مورد بحث ما از همين قبيل است، چه وقتى حواس ما و قواى مدركه ما امور بسيار

/ 693