صفحه 576
معارف الهيه است و ظاهرا اسماعيل پيغمبر وعده خود را مقيد به يك ساعت و يك روز نكرده بود، بلكه بطور مطلق گفته بود: من اينجا مىنشينم تا بيايى و براى اينكه خود را از نقض عهد پاك نگهدارد، بوعده بدون مدت خود ملتزم شد تا در وعده خود دروغ نگفته و آنچه را كه خدا بر دلش افكنده و بر زبانش جارى ساخته بود، حفظ كرده باشد.
نظير اين جريان از رسول خدا (ص) نيز روايت شده كه روزى كنار مسجد الحرام ايستاده بود، يكى از يارانش به او وعده داد: كه اينجا باش تا برگردم، رسول خدا (ص) هم وعده داد كه منتظرت هستم تا برگردى، آن مرد پى كار خود رفت و برنگشت و رسول خدا (ص) مدت سه روز در همانجا به انتظارش بود، تا آنكه همان شخص از آنجا گذشت و ديد كه آن جناب هنوز به انتظار وى در آنجا نشسته، تازه يادش آمد كه با او قرارى داشته و فراموش كرده (تا آخر حديث). «1»
و در كتاب خصائص سيد رضى از امير المؤمنين (ع) روايت آورده كه وقتى شنيد مردى ميگويد: (انا للَّه و انا اليه راجعون)، فرمود: اى مرد! اينكه مىگوييم: (انا للَّه) اقرارى است از ما به اينكه ملك خدائيم، و اينكه مىگوييم: (و انا اليه راجعون) اقرارى است از ما به اينكه روزى هلاك خواهيم شد. «2»
مؤلف: معناى اين حديث از بيان گذشته ما روشن مىگردد و اين حديث را كافى هم بطور مفصل آورده است. «3»
و در كافى از اسحاق بن عمار از عبد اللَّه بن سنان از امام صادق (ع) روايت كرده كه رسول خدا (ص) فرمود: خداى عز و جل مىفرمايد: (من دنيا را در ميان بندگانم قرض نهادم، هر كس از دنيا چيزى به من قرض دهد، به هر يكى ده تا هفتصد برابر اجر ميدهم و كسى كه به من قرض ندهد و من خودم از او چيزى به زور بگيرم، سه چيز در برابر به او ميدهم كه اگر يكى از آن سه چيز را به ملائكهام ميدادم، از من راضى ميشدند.
آن گاه امام صادق فرمود: و اين سه چيز همان است كه آيه (الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا:
إِنَّا لِلَّهِ، وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ، وَ رَحْمَةٌ، وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ)، به آن اشاره دارد، اول صلوات است و دوم رحمت، و سوم اهتداء، سپس امام صادق فرمود: اين سه مزد مخصوص آنهايى است كه خدا چيزى را از آنان بزور گرفته باشد. «4»
مؤلف: اين روايت بطرق ديگرى و با مضمونهايى قريب به هم روايت شده است.
و در كتاب معانى الاخبار از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: صلاة از ناحيه خدا
1- سنن ابى داود ج 4 ص 299 حديث 4996
2- خصائص سيد رضى
3- فروع كافى ج 3 ص 261 حديث 40
4- اصول كافى ج 2 ص 92 حديث 21