ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 582

گفت: من از آن جناب از سعى ميانه صفا و مروه پرسيدم كه آيا واجب است و يا مستحبّ؟ فرمود:

واجب است، عرضه داشتم: آخر خداى تعالى مى‏فرمايد: (فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما)؟ فرمود:

اين در عمره قضاء است، چون رسول خدا ص با مشركين شرط كرده بود كه بتها را از ميانه صفا و مروه بردارند، تا وى و اصحابش سعى كنند، مردى از اصحابش هنوز سعيش تمام نشده بود كه مشركين دوباره بت‏ها را به جاى خود عودت دادند، در نتيجه اين مسئله پيش آمد كه آيا سعى آن مرد صحيح است و يا بخاطر حضور بت‏ها باطل؟ لذا اين آيه شريفه در پاسخ اين سؤال نازل شد كه اگر سعى كرده‏ايد، ميانه صفا و مروه، در حالى كه بت‏ها هم بوده‏اند، عيبى ندارد و جناحى بر شما نيست. «1»

مؤلف: و از كافى هم قريب باين معنا روايت شده است. «2»

و در كافى نيز از امام صادق (ع) روايت آورده كه در ضمن حديثى كه داستان حج رسول خدا (ص) را حكايت مى‏كند، بعد از طواف پيرامون خانه كعبه و دو ركعت نماز طوافش، فرمود: (إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ)، لذا بايد از همانجا آغاز كرد كه خدا آغاز كرده، چون خداى عز و جل اول نام صفا را برده، بايد سعى ميانه صفا و مروه از همان صفا شروع شود.

آن گاه امام صادق (ع) فرمود: مسلمانان خيال ميكردند سعى ميانه صفا و مروه از بدعت‏هايى است كه مشركين آن را درست كرده‏اند، ولى خداى عز و جل اين آيه را نازل كرد: (إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ، فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما). «3»

مؤلف: ميان اين دو روايت كه در شان نزول آيه وارد شده، منافاتى نيست كه خود خواننده هم بدان توجه دارد و اگر در اين روايت فرمود: به آنچه خدا آغاز كرده بايد آغاز كرد، منظور ملاك تشريع است، و در داستان هاجر مادر اسماعيل (ع) و آمد و شد هفت نوبتش ميانه صفا و مروه، گذشت كه گفتيم: همين عمل هاجر سنت شد.

و در تفسير الدر المنثور «4» است كه از عامر شعبى روايت شده كه گفت: در صفا بتى نصب شده بود، بنام (اساف)، و در مروه هم بتى بنام (نائله)، مردم دوران جاهليت وقتى پيرامون كعبه طواف مى‏كردند، مى‏آمدند بين اين دو بت سعى مى‏كردند و دست به آنها ميكشيدند.

پس همين كه رسول خدا (ص) وارد مكه شد، مردم عرضه داشتند: يا رسول اللَّه، مشركين كه بين صفا و مروه سعى مى‏كنند، بخاطر اساف و نائله‏شان است نه اينكه سعى ميانه صفا و مروه خود از شعائر باشد، در پاسخ اين حرف، آيه: (إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ) نازل شد و فهماند كه خداى تعالى‏

1- تفسير عياشى ج 1 ص 70 حديث 133

2- فروع كافى ج 4 ص 435 حديث 8

3- فروع كافى ج 4 ص 245 حديث 4

4- تفسير الدر المنثور ج 1 ص 160

/ 693