ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 589

(وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى‏ يَوْمِ الدِّينِ) «1»، چون در اين جمله خداى تعالى تمامى لعنت‏ها را متوجه شيطان كرد، معلوم ميشود اين اشخاص هم، يعنى علمايى كه علم خود را كتمان مى‏كنند، در اين لعنت تمام شركاى شيطان و شيطانهاى ديگرى چون او هستند.

و چقدر لحن اين آيه شديد و امر آن عظيم است، كه انشاء اللَّه العزيز تتمه سخن در پيرامون بزرگى اين جرم و خيانت، در تفسير آيه: (لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى‏ بَعْضٍ، فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً، فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ، تا خدا خبيث‏ها را از پاكان جدا كند و آنچه خبيث هست، همه را روى هم قرار دهد و يك جا انبار نموده، يك جا در جهنم قرار دهد) «2» خواهد آمد.

(خالِدِينَ فِيها) يعنى اين علماى كتمانگر و اين شيطانهاى انسى، در لعنت خدا و ملائكه جاودانند (و جمله عذاب از آنها تخفيف نمى‏پذيرد و حتى مهلت هم داده نميشوند) كه در آن عذاب در جاى لعنت آمده، دلالت دارد بر اينكه لعنت خدا و ملائكه مبدل به عذاب ميشود.

اين را هم بايد دانست كه در اين چند آيه، چند التفات بكار رفته، در آيه اولى از تكلم با غير (آنچه را ما نازل كرديم، بعد از آنكه بيان نموديم) بسوى غيبت، (خدا لعنتشان مى‏كند) التفات شده، چون مقام مقام تشديد در غضب و خشم و عذاب است و معلوم است كه خشم و عذاب از هر كسى به يك پايه و درجه نيست، هر قدر خشم گيرنده نامش و يا صفاتش بزرگتر باشد، خشم او ترس‏آورتر است، لذا در مقام آيه بخاطر اينكه علماى سوء و كتمانگر بفهمند مورد خشم چه كسى واقع شده‏اند، نام خدا را مى‏برد و مى‏فرمايد: (خدا لعنتشان مى‏كند) و چون هيچ كس بزرگتر از خداى سبحان نيست، شنونده مى‏فهمد كه به لعنتى گرفتار شده كه هيچ لعنت به پايه آن نميرسد.

و در آيه دومى دوباره از غيبت (خدا لعنتشان مى‏كند) به تكلم وحده (من بسوى ايشان توبه و رجوع مى‏كنم) الخ، التفات شده تا بفهماند رحمت خدا تا چه اندازه كامل است و چقدر رئوف است كه صفات زشت بندگان را هر قدر هم زشت باشد، از بنده‏اش دور مى‏كند و با دست خود و مباشرت خود، دور مى‏كند، (و راستى چه خداى مهربانى تعالى و تقدس).

چون رحمت و رأفتى كه از اين آيه استفاده ميشود، مثل آن رحمتى نيست كه جمله: (خدا بسوى ايشان توبه و رجوع مى‏كند،- و يا از جمله- پروردگارشان بسوى ايشان رجوع مى‏كند) استفاده ميشود.

و در آيه سوم باز از سياق تكلم وحده (من بسوى ايشان) الخ، به سياق غيب (بر آنان باد لعنت خدا)، التفات شده و وجهش همان است كه در التفات آيه اول بيان شد.

1- سوره حجر 35

2- سوره انفال آيه 37

/ 693