لوامع صاحبقرانى ترجمه مختصرى از شرح حال مؤلف و مقام والاى أو تشكر از بانى نشر شرح واقعه مشرف شدن مقدمه فائدة أولى در فضيلت علم و علماست فائده دويّم در وجوب طلب علم فائده سيّم در علومى است كه تعلم آن لازم است يا مستحسن فائده چهارم در بيان علوم اهل بيت حضرت سيد المرسلين (صلوات الله عليهم) فائده پنجم وجوب رجوع است در همه علوم به ائمه معصومين (صلوات الله عليهم) فائده ششم در اوصاف علماى دينى است كه از ايشان اخذ علم توان نمود فائده هفتم در بيان اختلاف أخبار و جمع ميان اينهاست فائده هشتم در اجازه است فائده نهم در تعليم و تعلم و آداب آن و ثواب آنست فائده دهم در مذمت اجتهاد و آراء باطله است فائده يازدهم در اصطلاحات حديث است اوّل خبر متواتر دويم خبر محفوف به قرينه است سيم خبر واحد است موافق اصطلاح متأخرين از زمان علامه فائده دوازدهم بدان كه علم بهترين عبادات است وجوه اعجاز قرآن بسيار است در شروع بشرح كتاب من لا يحضره الفقيه مقدمة المؤلف توضيح معناى بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خطبة المؤلف كتاب الطهارة باب المياه: و طهرها و نجاستها آيات مربوط به آب آب پاك و پاك كننده است استعمال آب مشكوك اشكالى ندارد بيان مقدار كر وضو ساختن به آبى كه به آتش گرم شده باشد اشكالي ندارد ميتة و خون و بول و عذرة و خمر آب را نجس مىكند قىء طاهر است سؤر حلال گوشت پاك است اگر وزغ در ظرفى افتد يا داخل شود و بيرون آيد آن آب را بايد ريخت اگر سگى در آب افتد، يا از آب بخورد آبى كه خود به خود گنديده باشد آبى كه گربه از آن خورده باشد وضو ساختن از سؤر يهودى و نصرانى و ولد الزنا آبى كه در آن اسب، و استر، و الاغ، بول مىكنند و سگان از آن مىخورند، و جنب در آنجا غسل مىكند طهارت از بول در بني اسرائيل پوست خوكى كه او را دلو كنند و آب بكشند وضو ساختن از بازمانده جنب و حائض وضو يا غسل از آبى كه متغير باشد به نجاست اگر شخصى داخل حمام شود و ظرفى نداشته باشد كه از آنجا آب بردارد وضو ساختن از بازمانده آب وضوى جماعت مسلمانان اگر مسلمانى در حمام با ذمى مجتمع شوند اول مسلمان غسل بكند جايز نيست وضو و غسل كردن به غساله حمام آبى كه در حمام جمع مىشود از آب غسل مردم اگر به جامه رسد وضو ساختن از آبى كه از اعضاى وضو ريخته باشد آبى كه كه شخصى به آن آب وضو ساخته باشد آبى كه مرغ خانگى از آن خورده باشد آيا نجس است چون عذره مىخورد سؤر حيوان حلال گوشت وضو با آبى كه از آن خورده باشد باز يا چرخ يا شاهين اگر شخصى خون از بينى او بيايد پس بتكاند آن را پس آن خون قطرهها خرد شود و به ظرف برسد ماكيان و مرغ پرنده و امثال اينها هر گاه بر عذره راه روند و پاى اينها نجس شود اگر در مشك بزرگ آب موشى بيفتد اگر موشى يا غير آن از حيوانات در چاه آبى بيفتد و بميرند و از آن آب خمير كنند اگر موشى در خم روغن يا عسل يا آرد بافتد اگر موشى داخل خمى از روغن شود و موش را درآورند پيش از آن كه بميرد موش و سگ هر گاه از نانى بخورند يا بو كنند وضو ساختن از حوضهائى كه در آنجا بول مىكنند جايز نيست وضو ساختن به شير وضو ساختن از نبيذ اگر شخصى غسل كند از گودى كه آب در آنجا باشد و كم از كر باشد آب استنجاء اگر حيوان مرده در آب روان باشد آب ايستاده كه مردار در آنجا باشد كسى كه جنب شود در سفرى و يافت نشود مگر برف باكى نيست كه جنب دست در اندرون خم كند و بدست آب از آنجا بردارد ترشح آب غسل جنب مرد و زن از يك ظرف غسل كنند منزوحات بئر انسان اگر موشى در چاهى افتد و بميرد و از هم نپاشد اگر الاغى در چاه افتد و بميرد اگر سگى در چاه افتد و بميرد اگر گربه در چاه افتد اگر مرغ خانگى يا خروس يا كبوتر در چاه بميرد اگر شتر يا گاو نرى در چاه بميرد اگر چند قطره خون در چاه ريزد مردى كه بالغ باشد در چاه بول كند اگر كودكى كه غذاى او بر شيرش غالب باشد بول كند در چاه اگر در چاه افتد زنبيلى از فضله آدمى هر گاه عذره آدمى در چاه افتد در حريم چاه هر گاه چيزى در چاه افتد و بوى آب را متغير سازد وضو با آب گرم اگر قطره خمر يا نبيذ از شرابهاى ديگر در خميرى افتد وضوي با آب نجس غسل جنابت در باران وضو با سؤر موش اگر وزغ در چاه افتد از آن سه دلو آب مىكشند اگر گوسفندى يا چيزى كه در جثه مثل گوسفند باشد در چاه بميرد حكم وقوع سرگين در چاه چاهى كه داخل مىشود در آن چاه آب راه و در آن آب هست بول و عذره آدمى و بولهاى حيوانات جايز نيست كه شخصى بول كند در آب ايستاده بول كردن در آب ايستاده سبب فراموشى است حضرت رسول از همه كس احترازش از بول بيشتر بود دعاى هنگام وضو و هر گز كسى مدفوع پيامبر را نديد آداب تخلي مواضع كراهة تخلي اكرام كردن نان نهى فرمودند كه شخصى بول كند در هوا از پشت بام يا جاى بلندى استنجا به دست راست كردن از جفاست غسل در ميان آن خانه كه در آنجا بول مىكنند هر گاه شخصى خواهد كه استنجا كند چگونه بنشيند هر گاه شخصى بول كند دست راست خود را به ذكرش نرساند بسيار نشستن و مكث كردن در ادب خانه سبب بواسير است ذكر هنگام تخلي ذكر اللَّه حسن على كل حال جايز نيست كسى داخل خلا شدن با انگشترى كه بر آن اسم خداى تعالى باشد هر گاه انگشترى داشته باشد كه نگينش از سنگ ريزه چاه زمزم باشد در حال استنجا از دست بيرون آورد چون فارغ شود و قضاى حاجت او بشود بگويد كه شكر مر خداوند را استنجاى غايط آنست كه سه سنگ پاك بمالند جايز نيست استنجا به سرگين و استخوان كردن اولين استنجاء به آب مقدار استنجاء كسى كه نماز كند و بعد از نماز به خاطرش رسد كه استنجا بول نكرده بود كسى كه فراموش كند استنجاى غايط را تا نماز كند استنجاء غايط به سنگ و كهنه و كلوخ مكروه است حرف زدن در حالت بول و غايط مبالغه در شستن مطلوب است جايز نيست قضاى حاجت در سايهاى كه قافله در آنجا منزل مىكند كسى كه بول او منقطع نشود كسى كه بول كرده باشد و غايط نكرده باشد استنجاى غايط بر او واجب نيست كسى كه وضو بسازد و بعد از آن بادى از او بيرون آيد حضرت را (صلوات الله عليه) كه از خواب بيدار مىشدند پس وضو مىگرفتند باب اقسام الصلاة نماز سه جزو دارد باب وقت وجوب الطهور آيات روايات باب افتتاح الصلاة و تحريمها و تحليلها باب فرايض الصلاة واجبات نماز هفت است باب مقدار الماء للوضوء و الغسل غسل يك صاع آب و از جهت وضو يك مد آب مىبايد رسول خدا با زوجه خود با پنج مد آب كه در يك ظرف بود غسل كردند ناچار است در وضو از سه كف آب باب صفة وضوء رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) نحوه وضوي پيامبر از زبان امام باقر (عليه السلام) مسح بر نعلين عربى وضوى حضرت رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) يك بار يك بار بود احاديث دو مرتبه تجديد وضو باب صفة وضوء امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه وضوي امير المؤمنين از زبان امام صادق (عليه السلام) امير المؤمنين در وضو از كسي كمك نمىگرفت امير المؤمنين (صلوات الله عليه) مسح كشيدند بر نعلين عربى حضرت امير المؤمنين وقتى كه مىخواستند كه وضو بسازند اين دعا مىخواندند باب حد الوضوء و ترتيبه و ثوابه بيان حد اعضاى وضو بيان ترتيب اعضاء وضو جايز نيست مسح كشيدن بر عمامه و كلاه هر گاه زن وضو سازد مقنعه خود را بردارد ثواب الوضوء باكى نيست كه شخصى به يك وضو نمازهاى شب و روز را به جا آورد ثواب وضو باب السواك تأكيد بر مسواك رعايت حق زنان مسواك و حجامت و خلال در مسواك كردن دوازده فايد اخروى و دنيوى هست باب علة الوضوء باب حكم جفاف بعض الوضوء قبل تمامه باب في من ترك الوضوء او بعضه او شك فيه نماز بدون وضو حرام است هشت كسند كه نماز ايشان مقبول الهى نيست كسى كه بي وضو نماز كرده باشد از روى فراموشى شخصى كه در حال وضو مىماند جزوى از روى او كه آب به آن نرسيده باشد هر گاه فراموش كنى مسح سر را كسى كه بعد از وضو شك در اعضاء وضو كند كسى كه يقين در وضو و حدث داشته باشد و نداند كه كدام يك پيشتر است باب ما ينقض الوضوء ناقض وضو آن چيزى است كه از دو طرف زير بيرون آيد كسي كه ناخنهاى خود و شارب موى سر و ريش بگيرد اينها وضو را نمىشكند خواندن شعر وضو را نمىشكند شخصى كه بخواب رود نشسته آيا بر او وضو واجبست بوسيدن، و دست به بدن زن ماليدن و در دست ماليدن به فرج ايشان وضو نيست در باره سلس البول حكم رطوبت مشتبه باب ما ينجس الثوب و الجسد مذى سبب وضو نيست و جامه را نجس نمىكند آبهائي كه از انسان خارج مىشود لباس نجس انسان را جنب نمىكند حكم عرق جنب از حرام حكم عرق زن حائض شخصى كه محتلم شود و جامهاش نجس شود و جامه ديگر نداشته باشد جامه كه نجس شده باشد به بول اگر آن را در آب روان بشويند يك مرتبه آن را مىشويند حكم پاك كردن فرش و امثال آن شك و وسواس در خروج بول زنى كه يك لباس بيشتر ندارد حكم آب استنجا حكم بول چهارپايان و ديگر حيوانات حلال گوشت حكم آثار نجاست پس از شستن خون كمتر از درهم حكم شك در نجاست حكم خون غير جهنده نجاست آن چه نماز در آن تمام نيست حكم نجاست غير مسرى نماز كردن در جامه كه شراب به آن ريخته باشد نماز كردن در خانهاي كه شراب باشد كسى كه بول كند و اندكى از بول برانش بچكد و فراموش كند و نماز كند خون قروح و جروح نجاست غير مسرى باب العلة التى من اجلها وجب الغسل من الجنابة و لم يجب من البول و الغائط غسل جنابت فى نفسه واجب است به چه جهت امر به غسل جنابت شده، و از جهت غايط و بول نه باب الاغسال اغسال مستحب غسل جنابت و حيض در كيفيت مساويند در روايتى واقع شده است كه هر جا وزغي را بكشد غسل بر او لازم است وارد شده است كه هر كه بقصد ديدن مصلوب برود و او را ببيند غسل بر او واجبست غسل جمعه و جنابت و استحاضه غسل نفاس واجب است بقيه غسلهاي واجب و مستحب غسل توبه تنها وجوب غسل جنابت از قرآن استفاده مىشود غسل جنابت از وضو كافى است باب صفة غسل الجنابة آداب غسل جنابت اكل جنب در حال جنابت سبب فقر است خواب در حال جنابت شخصى كه بىلنگ غسل كند و كسي او را نبيند وجوب غسل به دخول حشفه رطوبت مشتبه بعد از غسل احتلام زن در خواب هر گاه جنبى سر به آب فرو برد يك مرتبه كسى كه در روزى يا شبى چند مرتبه جنب شود كافى است او را يك غسل مگر آن كه غسل بكند جنب همه قرآن را بخواند بغير از چهار سوره عزيمه كسى كه جنب باشد يا بىوضو باشد پس مس قرآن نكند جايز نيست حايض و جنب را كه داخل مسجد شوند مگر بعنوان گذشتن هر گاه زنى خواهد كه غسل جنابت كند حائض شود باكى نيست كه جنب خضاب كند و رنگ به بندند باكى نيست كه جنب در مسجد خواب كند يا بگذرد جنب مىتواند در اول شب بخواب رود تا آخر شب كسى كه جنب شود در زمينى كه نيابد در آن زمين مگر آب بسته باكى نيست كه در غسل موالات نباشد اگر حدثى صادر بعد از آن كه سر را شسته باشى پيش از آن كه بدنت را بشويى پس اعاده كن غسل را رعايت ترتيب در غسل باب غسل الحيض و النفاس حيض در لغت و اصطلاح اولين خوني كه بر زمين ريخت حيض در اول خلقت حضرت فاطمه (صلوات الله عليها) مثل شما زنان نيست كه او خون حيض و نفاس ببيند زنان بهشت حيض نمىشوند كمترين زمان حيض سه روز است محرمات بر حائض اگر خون از ده روز درگذرد اقل ايام طهر ده روز است و حايض غسل مىكند به نه رطل هر گاه زن در ايام عادت حيض خون زرد ببيند جايز نيست حايض را كه حنا بر دست و پا گذارد فرزند در شكم مادر روزى او چه چيز است؟ زن آبستن هر گاه خون ببيند بر حايض واجب است كه قضاى روزه بكند جايز نيست كه جنب و حايض نزد تلقين احتضار ميت حاضر شوند هر گاه زنى سال او پنجاه شود بعد از آن حيض نمىبيند زنى اول مرتبه خون ببيند و عادتى او را حاصل نشده باشد قرئ كه حق سبحانه و تعالى فرموده است سه طهر است زنى كه پاك شود از حيض در وقت عصر واجب نيست كه نماز ظهر را بكند هر گاه پاك شود از خون حيض در وقت نمازى و تأخير كند غسل را تا وقت نماز ديگر اگر زنى دو ركعت نماز ظهر بگذارد و خون حيض بيايد هر گاه زنى در نماز باشد و گمان كند كه حايض شده است اگر چند ماه خون نبيند اگر خون يك ماه بند آيد بر حايض واجب نيست كه بعد از حيض بشويد جامهائى را كه در حالت حيض پوشيده باشد جايز نيست جماع كردن زن در حالتى كه حايض باشد اگر زن پاك شده باشد پيش از غسل فرجش را بشويد بعدا جماع كند كفاره وطي حائض استبراء كنيز هر گاه زن خواهد كه غسل حيض كند بر او لازمست كه استبرا كند هر گاه زن زردى ببيند به صفت خون حيض نباشد اگر بر زن مشتبه شود خون حيض و خون جراحت رحم اگر بكارت زنش را ببرد و خونش بند نشود و نداند كه آن چه مىآيد خون حيض است يا خون بكارت خون بكارت از لبهاى فرج در نمىگذرد صفات خون حيض هر گاه زنى پنج روز خون ببيند و پنج روز پاكى زن حايض هر گاه در سفر باشد و پاك شود و آب آن قدر نداشته باشد كه از براى غسلش كافى باشد بر زن جايز نيست نگاه به فرج ديگرى كند زنان حضرت (صلّى الله عليه وآله وسلّم) وقتى كه حايض مىشدند نماز نمىكردند هر گاه زنى ادعا كند كه در يك ماه سه حيض ديدهام و عدّهام سرآمده است آيا مىشنوند از او باز كردن مو هنگام غسل و هر گاه زنى بزايد و خونش آيد ده روز ترك نماز مىكند چون اقل حيض سه روز است و اكثرش ده روز است اصحاب ما روايت كردهاند كه چهل روز ترك نماز مىكند زنى كه يك روز يا دو روز در زاييدن داشته باشد يا بيشتر و زردى يا خون بيند نماز را چه كند؟ باب التيمم آية تيمم بيان وجه احكام وضو و تيمم تيمم عمار پس هر گاه شخصى خواهد كه تيمم بدل از وضو كند شخصى كه جنب شود آب را تيمم مىكند، چون بيابد آب را پس غسل كند و اعاده نكند نماز را هر گاه شخصى تيمم داشته باشد و به آب رسد و وضو يا غسل نكند اگر كسى بيابد آب را در وقتى كه داخل نماز شده قطع كند نماز را و وضو بسازد كسى كه تيمم كند و چون خواهد كه شروع در نماز كند آب بهم رسد اگر شخصي آب بهم نرسد و وقت نماز شود و تيمم كند و دو ركعت نماز بگذارد و بعد از آن آب بهم رسد تيمم بدل از وضو و بدل از غسل جنابت و بدل از غسل حيض آيا مساويند شخصى كه بر بدن او دملها و جراحتها باشد و جنب شود شخصى كه شكم رو داشته باشد يا عضوى از اعضاى او شكسته باشد ايشان را امر به تيمم مىكنند شخص جنب شده بود و آبله داشت او را غسل دادند و مرد اگر جنب خوف هلاك داشته باشد به سبب سرما تيمم كند شخصى كه در سفر باشد و تيمم كند و نماز كند بعد از آن به آب رسد و اندكى از وقت مانده باشد اى ابو ذر صعيد كه تيمم ترا كافيست ده سال هر گاه جنب شود شخصى در سفر و بقدر وضو آب داشته باشد تيمم كند و وضو نگيرد غسل جنابت مقدم بر غسل ميت است غسل جنابت بر وضو مقدم است خائف از مرض تيمم مىكند كسى كه در مجامع روز جمعه يا روز عرفه باشد و نتواند به سبب كثرت مردمان كه از مسجد بيرون رود كسى كه تيمم كند و آب داشته باشد و فراموش كرده باشد كه آب دارد هر كه محتلم شود در يكى از مساجد بيرون آيد و غسل كند مگر آن كه در مسجد الحرام يا در مسجد سيد المرسلين باشد