لوامع صاحبقرانی جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
دعا گويى دوام دولت قاهره و انتظام سلطنت باهره مىگرديد لهذا آن را تحفه مجلس سامى شاهى و هديه خزانه عامره ظلّ اللّهى گردانيد و بحمد اللَّه تعالى نظير قصه سليمان و مور و خليفه و آب شور بظهور آمده مقبول طبع اشرف ملازمان آستان كيوان پاسبان گرديد (مدّ اللَّه تبارك و تعالى على رءوسنا و رءوس ساير أهل الفضل ظلال جلاله بحقّ محمّد و آله) و چون پيوسته شيمه پادشاهان دنيا و دين كه سايه مرحمت جهان آفرينند آنست كه جميع برايا و عموم رعايا را كنفس واحدة اخذ نموده صلاح حال هر يك را حسب المقدور منظور نظر اشرف داشته، در خور قابليتش بهره وافى و نصيب كافى برسانند، و اكثر ساكنان اين ديار را تكلم بلغت فارسى واقع مىشود و هر يك از ايشان را تتبع و تعلم لغت عرب ممكن نيست، و به سبب اين بسيارى از اين گروه از مطالعه كتب حديث و شرح مذكور بىبهره بودند، بنا بر اين خورشيد فرمان قضا جريان، و حكم نافذ واجب الاذعان از افق شهريارى و جهاندارى ساطع و لامع گرديد، كه اين فقير كتاب مسطور را به فارسى ترجمه نمايم، و در ترجمه آن اين طريق مسلوك باشد كه أولا حلّ تحت اللفظ عبارت حديث نموده بعد از طى آن اختلافى كه علماء سلف را در اين باب شده مشروحا بنويسم، و بعد از آن آن چه اين فقير را در اين مسأله بخاطر فاتر رسيده در سلك بيان منسلك سازم، و چون غرض كلى انتفاع عموم خلايق است فارسى آن را قريب به فهم ايراد نموده متوجه عبارات مغلق، و استعارات مشكل نكردم، از ورود فرمان واجب الاذعان مضمون إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتابٌ كَرِيمٌ (1) از زبان جان شنيدم، و حسب الأمر الأعلى متوجّه انفاذ فرمان والا نشان گرديدم، و چون از بركات توجهات سلطانى